بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
آثار نماز
یکی از آثار نماز این است که کبر و نخوت را از انسان میگیرد، آدم را پایین میآورد، آدم نمازگزار کبر ندارد. انسانی که میخواهد در مقابل خدا خضوع کند در مقابل مردم هم باید خضوع داشته باشد.
انسان نمازگذار در این مقام است که مَقَامَ الذَّلِيلِ الرَّاغِبِ رغبت دارد با میل به سوی نماز میرود. اگر بزرگی شما را دعوت کند از چند روز قبل به فکر هستید و تا آخر عمر به آن افتخار میکنید، یک خلق شما را دعوت کرده است، حالا خدا و پیامبر شما را دعوت کردهاند.
انسان نمازگذار در عین خضوعی که در مقابل پروردگار خود دارد الذَّلِيلِ الرَّاغِبِ الرَّاهِبِ الْخَائِفِ خائف نیز هست، آیا من در این دعوت حضوری که مولی میخواهد دارم؟ نمازم آن نمازی است که مولی میخواهد؟ میتوانم این نماز را بخوانم؟ واقعاً گاهی باید از نمازهای خود استغفار کنیم یعنی نماز درعینحال که تکلیف از ما ساقط میکند اما ممکن است توهین به حق باشد، توهین به نماز باشد. اگر بزرگی در حال محبت باشد و شما رویتان را برگردانید و با دیگری صحبت کنید، این توهین نیست؟ انسان در مقابل خدا است، لذا بزرگان سعی میکردند همواره نمازشان با توجه باشد.
امام در دعای خود از خداوند میخواهد که در نماز اینگونه باشد الذَّلِيلِ الرَّاغِبِ الرَّاهِبِ الْخَائِفِ.
درعینحال که عبد ذلیل است با رغبت و عشق بهسوی نماز آمد، نماز مطلوب اوست. او با خدا و خالق و منعم ارتباط دارد اما معذلک؛ همواره میترسد که مبادا این نماز، نماز نباشد، حق نماز را ادا نکرده باشد.
الْخَائِفِ الرَّاجِي اما در عینحال به رحمت الهی امیدوار است یعنی اگر خوفی آمد این طور نیست که رها کند و فرار کند بلکه عظمت و لطف و رحمت الهی او را به نماز جذب میکند، بین خوف و رجا در این مهمانی شرکت میکند.
الْمِسْكِينِ الْمُتَضَرِّعِ الْمُعَظِّمِ خود را بیمقدار و بیارزش میداند، در مقابل خداوند ذلیل و خوار میداند و با حال تضرع نماز میخواند.
الْمُعَظِّمِ خدا را با عظمت و جلال و جبروتش یاد میکند.
الْمُعَظِّمِ مَنْ قَامَ بَيْنَ يَدَيْهِ این خدایی است که او در مقابلش ایستاده است.
بِالسُّكُونِ وَ الْإِطْرَاقِ با آرامش و کمالتوجه و وقار و خشوع.
وَ خُشُوعِ الْأَطْرَافِ وَ لِينِ الْجَنَاحِ وَ حُسْنِ الْمُنَاجَاةِ لَهُ فِي نَفْسِهِ وَ الطَّلَبِ إِلَيْهِ فِي فَكَاكِ رَقَبَتِكَ الَّتِي أَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُكَ وَ اسْتَهْلَكَتْهَا ذُنُوبُكَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ در مقابل خدا با خضوع و خشوع مشغول نماز است، مثل کسیکه در مقابل بزرگی پر و بال به زمین میمالد و با خدا مناجات میکند، در نماز از خدا میخواهد که فِي فَكَاكِ رَقَبَتِكَ، گردنش را از آتش نجات دهد، گردن در اینجا اشاره به خود انسان است. چون وقتی گردن انسان قطع شود میمیرد، امام میخواهند بیان کنند که نجات در نماز.
أَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُكَ خطاها انسان را احاطه کرده است گناهان ما را احاطه کرده، یعنی اطراف هر انسانی را گناهان فرا گرفته ما هر کاری کنیم زندگیمان واقعاً دچار گناه است معاص ما را احاطه کرده است، حالا چهارتا از آنها را میبینیم هزاران آنرا نمیبینیم، غفلت از یاد خدا، بیرغبتی به امر خدا و هزاران فاسد اخلاقی، بیاعتنایی و بیاحترامی به گفتار و کردار معصومین، این رذائل ما را احاطه کرده است، پس باید با خواندن نماز از این رزائل و گناهان دور شویم و خود را در حصن حصین الهی قرار دهیم، نماز در اخلاق انسان و اجتناب از زشتیها اثر دارد. إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ [1] نماز در زندگی و معاشرت خانواده، و زن و بچه و اجتماع اثر دارد. انسان نمازگزار ارتباطش با خلق خدا، ارتباط الهی میشود، نماز عبادتی است که اگر انسان به آن اهمیت بدهد و به وقت و مناسب انجام دهد انسان را میسازد و در تمام اعمال دیگر انسان اثر میگذارد و اثرش بارز و ظاهر است. لذا فرمودند: إن قبلت قبل ما سواها و إن ردّت ردّ ما سواها.[2] اگر نماز قبول باشد ماسواء نماز عبادات دیگر قبول میشود و اگر نماز قبول نشود و إن ردّت ردّ ما سواها.
البته این نکته را بدانید که اگر نماز در شما اثر کرد این
شکر دارد، اگر توانستید و توفیق پیدا کردید که نمازی بخوانید که شما را از رزائل
دور کرد باید شکر آن را بجا آورید، و بدانید که همه اینها از خداوند است و برای
هر کدام آن باید شکر کرد، برای همین است که میگویند شکر شکر میخواهد و انسان نمیتواند
حتی شکر یک نعمت الهی را بجا آورد، چون وقتی شکر کردید باید برای آن شکر هم شکر
کنید، و شکر شکر میخواهد.
[1]. سوره عنکبوت، آیه 45
[2]. منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج12، ص321، اما الفصل الاول …..