بسم الله الرحمن الرحیم
نفس توبه کردن درک کردن است، اگر واقعا توبه باشد، چه چیزی بالاتر از اینکه من درک کنم که خدا از گناهان 70 ساله من خدا میگذرد، چه چیزی بالاتر از این که خداوند یک آدم شقی را در یک شب سعید کند! گناهان او را تبدیل به حسنات کند، شب قدر این کار را میکند و إلا خیر من الف شهر نخواهد بود، خیر من الف شهر همین است، عنایات الهی است.
قرآن میفرماید که تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون.[1] ای مومنین توبه کنید، رستگاری در توبه است، اگر میخواهید واقعاً رستگار شوید، سعادتمند شوید، فلاح پیدا کنید، اگر میخواهید تمام این مشکلات دنیا و بدبختیها را بشکافید و به سعادت برسید توبه میخواهد، همه توبه کنید، فرمود إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ خطاب به مومنین است، مومن تو ایمان داری اما گناه داری، آلوده هستی، حالا که آلودگی داری گرفتار هستی، بله مومن بهشتی است اما گرفتار است، مرگ او سخت است، قیامت عذاب میبیند، در قبر عذاب میبیند، تا بخواهد به بهشت برسد خیلی راه دارد، اگر میخواهید تمام این مراحل را بشکافید، با سعادت وارد شوید، مرگ سعادتمندانه، قبر نورانی، قیامت نورانی، بهشت نورانی داشته باشید، چه کنید؟ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ.
توبه از جهت لغت رجوع عن المعصیة إلی الله است، از گناه به سوی خدا برگشتن است، دروغ میگفتم دیگر کافی است، البته پشیمانی تنها کافی نیست، بلکه رجوع میخواهد، شما میخواهید مسافرت بروید دو راهی رسید یک راه انحرافی است، آن را انتخاب کردید و رفتید هر چه بروید بدبختی شما بیشتر خواهد بود، راه دورتر میشود، در گناه هرچه بیشتر ادامه بدهید چوب سنگینتری دارید، ببینید اگر این فرد ده فرسخ راه برود، یا صد فرسخ راه برود، کدام یک بیشتر باید زحمت بکشد تا برگردد؟ در گناه هم همین است، لذا اگر یک جوانی در جوانی توبه کند، تا آن پیری که به گناه آلوده شده، توبه آن پیر خیلی مشکل است، اما جوان میتواند سریع برگردد، لذا میگوید خدا دوست دارد جوانی را که در جوانی مشغول طاعت باشد، از جوانی گناه نکند، چون گناه نکبت میآورد، گناه بُعد و دوری از خدا میآورد، هرچه انسان به گناه نزدیک شود از معنویت از قرب به خدا عقب افتاده، راه انحرافی رفته، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم،[2] وَ أَنِ اعْبُدُوني هذا صِراطٌ مُسْتَقيم.[3] قرآن میفرماید صراط مستقیم صراط عبودیت و عبادت است، لذا خدا دوست دار جوانی را که از جوانی در طاعت و بندگی است، خوشبحال آنهایی که از جوانی در راه مستقیم بودند.
پس رجوع از معصیت و غیر خدا بسوی خدا این میشود توبه، این توبه سه خصلت دارد، سه اثر دارد، اگر یکی از آنها برای انسان باشد کار انسان راه میافتد، اما هر سه آثار دارد، اگر یکی از اینها برای انسان باشد که آن یکی بر اهل زمین و آسمان بار شود همه اهل نجات هستند، تمام گنهکاران زمین و آسمان، جن و انس و ملائکه، اگر این یکی را داشته باشند اهل نجات هستند، آن چیست؟ اولین آن سه این است، إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرين.[4] خدا دوست دارد توبه کنندگان را، خدا دوست دارد آنهایی را که خود را پاک میکنند، توبه کند، اگر خدا اهل زمین و آسمان همه را دوست داشته باشد آن وقت آنها را عذاب میکند! همین یکی کافی است، إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرين چون توبه طهارت میآورد و انسان را از رزائل و قذرات پاک میکند.
دوم الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحيم، رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ.[5] آنهایی که حامل عرش الهی هستند و آنهایی که اطراف عرش هستند، حاملین عرش غیر آنهایی هستند که اطراف عرش هستند، قرآن میفرماید الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ تسبیح خدا میکنند يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا آنها استغفار میکنند برای مومنین، آنها چه چیزی میگویند؟ رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً خدایا علم تو همه عالم را گرفته، رحمتت هم بر همه عالم است، چون خود خلقت رحمت است، تمام موجودات که مخلوق هستند رحمت الهی هستند، اصلاً وجود رحمت است، نور است، ای خدایی که وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً ملائکه و حاملان عرش و حول آنها میگویند فَاغْفِرْ لِلَّذينَ تابُوا خدایا بیامرز آنهایی را که توبه کردند، وَ اتَّبَعُوا سَبيلَكَ راه را برگشتند، چون توبه رجوع است، خطا را برگردید، چون اگر آنجا باشید که توبه و بازگشت نشد، اتَّبَعُوا سَبيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحيم خدایا اینها را از عذاب حفظ کن، آنها میگویند، سپس میگویند رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ آنها را داخل کن در جنات عدن، اختصاصی است، الَّتي وَعَدْتَهُمْ تو وعده دادی که مومنین را در جنة عدن میآوری، وَ مَنْ صَلَحَ آنها و صالحین و مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ پدران و اجداد آنها فرزندان و خانواده آنها را، نه تنها توبه کنندگان بلکه همه اطرافیان آنها را هم داخل بهشت کن، أَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ تو هم قدرت داری و هم حکمت داری، هم میتوانی و هم کارهای تو با حکمت است، این مطلب دوم، اگر ملائکه عرش برای اهل زمین و آسمان دعا کنند، اگر حاملین عرش دعا کنند این دعا اجابت نمیشود!
سوم إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما.[6] اگر کسی توبه کند خداوند سیئات 70 ساله را تبدیل به حسنات میکند، یا نه توفیق میدهد که حسناتی انجام بدهید که با آن حسنات تمام سیئات پاک شود، وقتی که انسان توبه میکند، برمیگردد و عمل میکند با آن اعمال خوب تمام آن اعمال بد را از بین میبرد، نه اینکه من 70 سال گناه کنم و بعد بگویم با یک شب دعا و توبه پاک میشود، نخیر این نیست، عمل میخواهد، یعنی خداوند توفیق میدهد با این برگشت که اگر صاف برگردید اشک بریزید با این اعمال خوب تمام آن اعمال قبل پاک خواهد شد.
میتوان هم گفت که وقتی توبه میکنیم خدا درهای رحمت را به روی انسان باز میکند، و آن گناهان را از بین میبرد، این هم هست، این هم توفیق است.
این نکته را عرض کنم، توبه انسان محفوف به دو توبه الهی است، یعنی ما یک توبه میکنیم خدا دو توبه میکند، یعنی اگر خدا توفیق به توبه نمیداد، اول حال دعا نمیداد، فراهم نمیکرد، مسجد نمیرفتید، دعا نمیخواندید، توبه نمیکردید، میشد، خدا اذن داد که دعا کنید و توبه کنید، آن کسی که توبه میکند خدا به او توفیق داده، لذا میگوییم همیشه از خود توفیق بخواهید، إِلَهِي إِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِي الرَّحْمَةُ مِنْكَ بِحُسْنِ التَّوْفِيق فَمَنِ السَّالِكُ بِي إِلَيْكَ فِي وَاضِحِ الطَّرِيق.[7] خدا اگر به من توفیق نمیدادی چه کسی من را در این راه پر از خطا به سمت تو میآورد، توفیقات از تو است، اگر نماز میخوانم، دعا میخوانم، همه توفیق الهی است، در حمدی که میکنیم، گفتیم الحمد لله، چه کسی توفیق داد که حمد کنیم! خدا اذن داده، اگر اذن نمیداد ما میتوانستیم حمد کنیم! لذا آن حمد هم حمد میخواهد.
توبه اول توفیق توبه و حال انابه است، و توبه دوم قبول توبه است، هم توفیق میدهد و هم اگر توبه کرد خدا این توبه را قبول میکند، پس توبه انسانن محفوف به دو توبه الهی است، به عبارة أخری، من یک رجوع به خدا کردم و خدا دو رجوع به من کرده، یک رجوع کرده به من توفیق داده و یک توفیق داده که از من توبه را قبول کرده.
چرا شب قدر گفتند که دعای جوشن کبیر بخوانید، چون هزار اسم از اسماء و صفات الهی است، رشد میدهد، معرفت میدهد، خدا شناس میکند، اگر انسان به این اسماء پیببرد خدا شناس میشود، همه امور دست خدا است، خداوند به حضرت موسی فرمود موسی برو و فرعون را دعوت کن، اما با او آرام صحبت کن، شاید او هم متذکر شود و برگردد، یک روایتی است مضمون روایت این است که فرموعون و قارون وقتی داشتند از بین میرفتند خیلی به تو التماس کردند، اما تو به آنها توجه نکردی، اما اگر یکبار به من میگفتند به او توجه میکردم، این خدا است.
کلام امیرالمومنین است که تعجب میکنم از کسی که مایوس از رحمت الهی است، 60 نفر از سادات را کشت روزه نگرفت گفتند چرا روزه نمیگیری گفت من 60 تا سید را کشتم و در چاه انداختم، مایوس بود، و این یاس بزرگترین گناه است، خدا وقتی به وحشی میگوید من تو را قبول میکنم با اینکه دل پیامبر را سوزاندی، من و شمایی که دو تا دروغ گفتیم گناه کردیم، را نمیبخشد! البته باید حق الناس را داد، حالا به هر حال گناهان قابل بخشش است.
این را هم عرض کنم که توبه حقیقی دارای سه رکن است، اگر این ارکان درست شود میشود حقیقی، اما اگر این ارکان درست نباشد مثل بنائی است که از اول سست است، امروز توبه میکند فردا برمیگردد، علم، حال، عمل.
علم به اینکه خداوند از من میخواهد که من در راه خدایت قدم بردارم و وسائل را هم فراهم کرده، من هم دعوت کرده، ماه مبارک رمضان من را ویژه دعوت کرده، علم به این معنا پیدا کنم.
این علم را میتوان از قرآن بدست آورد، علم به این آیات که گناه صدمه میزند، یقین به این معنا که فاسق رستگار نمیشود، آدم فاسق و فارج فلاح و رستگاری ندارد، علم همراه با معرفت باید باشد، یقین و باور باشد، یقین کند که با گناه به سعادت نمیرسد، یقین کند که اگر توبه کند اهل سعادت است، باور کنید، اگر من یقین کنم که گناه برای من عذاب است چه میکنم؟
این علم حال میآورد، رکن دوم حال است، حال چیست؟ یعنی حال پشیمانی، 70 سال عمر را هدر دادم، معرفت پیدا نکردم، اینجا است که پشیمان میشوم، علم است که حال میآورد. حال هم عمل میآورد، وقتی این پشیمانی آمد در مقام عمل میآیم.
عمل الآن همان پشیمانی است و باید با خود عهد کند که تا آخر عمر دیگر برنگردد، عهد ببندد، معنای ندامت و توبه این است که برگردید، خدایا تا الآن با تو قهر بودم حالا میخواهم با تو آشتی کنم، آشتی کردن به برگشتن است.
نسبت به گذشته جبران خسارت است، اگر به کسی بدهکار هستید، تهمت زدید، غیبت کردید باید حلالیت بطلبید، اگر نماز قضاء، روزه قضاء دارید باید انجام دهید، اگر زکات مال است باید پرداخت کنید، نسبت به گذشته باید جبران کرد، این توبه کار ساز است، نسبت به آینده هم تعهد کنیم که خدایا من می خواهم در مسیر بندگی تو قرار بگیرم.
اگر توبه واقعی باشد خرابها را هم خدا دست میکند، یعنی علم به اینکه گناه این است، عمر ضایع شده، ندامت پیدا کنید، اشک بیاید و بناء بگذارید که گذشته را جبران کنید و آینده هم عمل کنید، مثل بعضی از اصحاب ائمه که آمدند توبه کردند و حتی لباسهای خود را هم دادند و از همه چیز گذشتند و إلا اگر من توبه کنم و باز کار خود را بکنم که توبه نیست. در توبه باید گذشته را اصلاح کرد، در حال باید پشیمان بود، و برای آینده عهد کند.
در آینده عزم بر ترک گناه و اینکنه اوامر الهی را بجا بیاورد، نماز و روزه را انجام دهد، واجبات را بجا بیاورد و محرمات را ترک کند، و پای این عزم هم بایستد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[1]. سوره نور، آیه 31
[2]. سوره فاتحه، آیه 6
[3]. سوره یس،آیه 61
[4]. سوره بقره، آیه 222
[5]. سوره غافر، آیه 7 و 8
[6]. سوره فرقان، آیه 70
[7]. زاد المعاد – مفتاح الجنان، ص386، دعاء الصباح من كلام مولانا أمير المؤمنين عليه السلام