به روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه ایام البیض گویند…

به روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه ایام البیض گویند…

اسفند 16, 1398

بازدیدها : 159

اخبار, متفرقه

به روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه ایام البیض گویند… 

ايام البيض

 «ايام» جمع يوم به معناي روز و «بيض» جمع «ابيض» به معناي سفيد و درخشان است كه به روزهاي سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمري گفته مي شود. و به عقيده مسلمانان ايام البيض ماه هاي رجب، ‌شعبان و رمضان داراي فضيلت بسيار مي باشد كه در شريعت و فقه اسلام بر اقامت سه روز در مسجد جامع براي عبادت خدا و تهذيب نفس اطلاق مي گردد.

ابن مسعود سبب ناميدن اين ايام به «ايام البيض» را چنين نقل مي كند. از نبي اكرم(ص) شنيدم كه مي فرمودند: هنگامي كه جناب آدم(ع) عصيان پروردگارش را نمود منادي از عرش ندا داد. اي آدم از جوار رحمت من بيرون شو، زيرا كسي كه عصيان مرا كند در جوار من نيست، حضرت آدم و فرشتگان گريستند، سپس خداوند جبرئيل را نزد حضرت آدم فرستاد. جبرئيل حضرت آدم را در حالي كه رنگ او از نورانيت بهشتي به تيرگي تغيير كرده بود به زمين فرود آورد. و ملائكه با ديدن اين وضعيت فرياد برآوردند: پروردگارا، خلقي آفريدي و از روح برگزيده خود در او دميدي و ملائكه را به سجده او درآوردي و به يك گناه سفيدي او را به سياهي مبدل كردي. پس منادي از آسمان ندا كرد كه امروز را براي خداوند روزه بگير و آن روز سيزدهم ماه بود و چون آدم آن روز را روزه گرفت و قسمتي از تيرگي حضرت آدم(ع) برطرف گشت تا اينكه در انتهاي اين سه روز به حالت اول خود برگشت به اين دليل اين ايام را «ايام البيض» ناميده شد.

قدمت ايام البيض

شرح و نزول برخي از آيات قرآن كريم دال براين است كه ايام البيض در اديان الهي سابقه ديرينه اي داشته و در اسلام استمرار يافته و احتمالا پاره اي از احكام و شرايط آن تغيير كرده است.

خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «و عهدنا الي ابراهيم و اسمعيل ان طهرا بيتي للطائفين و العاكفين و الركع السجود» و ما به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانه مرا براي طواف كنندگان و معتكفان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان از هرگونه آلودگي تطهير كنند.

علامه طباطبايي(ره) در تفسيرالميزان مي نويسد: زمانيكه حضرت مريم به افتخار ملاقات به فرشته الهي نايل آمد ازمردم فاصله گرفت، هدف از دوري نمودن از مردم روي آوردن به سنت اعتكاف بوده است.

علامه مجلسي در بحارالانوار از اعتكاف حضرت سليمان(ع) در بيت المقدس روايت كرده است و علامه حلي(ره) نيز در كتاب تذكره الفقها به مشروعيت اين ايام در اديان پيش تصريح نموده است كه «ايام البيض» داراي پيشينه اي به قدمت تمام اديان الهي و آسماني است.

پيشينه ايام البيض در ايران

ايام البيض در ايران داراي فراز و نشيب هاي  زيادي بوده است. اما آنچه قابل تامل است اينكه هر زمان علماي برجسته به اين ايام اهتمام داشته اند و شرايط اجتماعي و سياسي نيز اقتضا مي كرد،‌ايام البيض رونق داشته از جمله در عصر صفوي به همت دو عالم بزرگ شيخ بهايي و شيخ لطف الله آملي اعتكاف در حداكثر شهرهاي ايران رواج يافته و نيز در زمان آيت الله العظمي بروجردي همت زيادي در توسعه و رونق ايام البيض به كار رفته تا جايي كه به دستور ايشان  درس هاي حوزه تعطيل و معتكفان مورد ترغيب قرار گرفتند اما در بيشتر دوران به صورت محدود در مساجد شهرهاي بزرگ مذهبي برگزار مي شد. اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي گرايش و توجه مرم به اين سنت نبوي زياد شد و آثار و بركات فردي واجتماعي اين عبادت انسان ساز زمينه گسترش و رشد آن را فراهم نمود كه از سال 57 با اقدامات و هماهنگي سازمان تبليغات اسلامي اين سنت حسنه در سراسر كشور به گونه اي فراگير مورد توجه قرار گرفت و در ميان خيل علاقمندان و مشتاقان بويژه جوانان رشد چشمگيري داشته است كه حتي ايام البيض ماه رجب در كشور بيش از اعتكاف در دهه ماه مبارك رمضان رواج دارد.

اهداف ايام البيض

هدف از ايام البيض دو چيز مي توان باشد: الف) هدف عبادي؛ قرآن كريم هدف از عبادت را ايمان و تزكيه نفس معرفي مي نمايد و مي فرمايد: «قدافلح من زكيها» كسي رستگار شد كه نفس را تزكيه كرد. و در جايي ديگر مي فرمايد: «قدافلح المومنون» به راستي كه مومنان رستگارانند. همچنين مي فرمايد: «و اذكروالله كثيرا لعلكم تفلحون» خدا را بسيار ياد كنيد تا شايد رستگار شويد.

ب) تمرين انقطاع: معتكف در ايام البيض از همه تعلقات دنيايي مي برد و تمام وقت به عبادت مي پردازد يعني هدف همان است كه در مناجات شعبانيه از خداوند مي خواهيم «الهي هب لي كمال الانقطاع اليك» خدايا به من نهايت بريدگي وابستگي از غيرخودت را هديه كن.

آري ايام البيض فصلي است براي گريستن، براي ريزش باران رحمت، براي شستن آلودگي هاي گناه، براي تطهير صحيفه اعمال، براي نوراني ساختن دل و صفابخشيدن به روح.

فضيلت ايام البيض

در قرآن كريم ماده عكف 9 مرتبه تكرار شده دو مورد آن آيات 125و187 سوره مباركه بقره مربوط به موضوع ايام البيض است. خداوند در سوره بقره مي فرمايد: و ما به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانه مرا براي طواف كنندگان و معتكفان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان از هرگونه آلودگي تطهير كنند. يعني در فضيلت ايام البيض اين بس كه معادل طواف كعبه و همتاي ركوع و سجوده ذكر گرديد.

حضرت رسول اكرم(ص) در مورد فضائل اين ايام مي فرمايد: هركس يك روز را به منظور كسب عنايت الهي و به نيت قرب خدا اعتكاف نمايد، خداوند بين او و آتش سه خندق ايجاد مي كند كه فاصله هريك تا ديگري بيش از مسافت بين زمين و آسمان است» و در سخن گران بها ديگري مي فرمايد: المعتكف يعكف الذنوب؛ معتكف با اعتكافش گناهان را حبس مي كند.

در كتاب شريف اقبال آمده است: حضرت آدم از خداوند پرسيد خدايا محبوب ترين روزها و گرامي ترين زمانها نزد تو كدام است. خداوند وحي فرمود: محبوب ترين روزها نزد من نيمه رجب است . اي آدم در اين روز بكوش تا با قرباني كردن، ميهماني دادن، روزه داشتن، نيايش كردن، بخشش خواستن،‌لااله الاالله گفتن به من تقرب و نزديكي جويي. اي آدم من چنين تقدير كردم كه فرزندي از فرزندان تو را به پيامبري برانگيزم و روز نيمه رجب را به او و به امت ويژه سازم كه در آن روز چيزي از من نخواهد جز اينكه به آنان ببخشم و غفو گذشت نخواهند. جز اينكه از گناهانشان درگذرم. اي آدم آنكه نيمه رجب را روزه دارد. ذكر گويد، خضوع و خشوع كند، صدق بدهد، نفس خويش را پاس دارد، پاداش جز بهشت نخواهد داشت. اي آدم به فرزندانت گوشزد كن كه در ماه رجب نفس خويش را پاس دارند و از كج راهي بپرهيزند كه گناه در اين ماه بس بزرگ است.

مقدس اردبيلي ايام البيض را عبادي مستقل و به مثابه حج و عمره و روزه و نماز و هر عبادت مستقل ديگري مي داند و آيت الله جوادي آملي در مورد فضيلت اين ايام مي نويسد:

عبادت ذات اقدس اله، شئوني دارد نظير طواف در حج و عمره، گاهي هم وقوف و عكوف و اقبال همراه با تعظيم و بزرگداشت را در خانه خود واجب يا مستحب مي شمارد، نظير اعتكاف. از اينكه اعتكاف در كنار طواف و عدل ركوع و سجود قرار گرفته معلوم مي شود كه از بارزترين مصاديق بندگي در پيشگاه ذات اقدس اله است.

فوائد ايام البيض

الف: اخروي

آمرزش گناهان: من اعتكف ايمانا و احتسابا غفرله تقدم من ذنبه» اعتكاف از روي ايمان و يقين باعث مغفرت او مي شود.

نزديكي به خدا: در حديث معراج خداوند از پيامبر خود سوال مي كند: اي احمد! آيا ميداني در چه هنگام بنده به مقام قرب من نايل مي شود؟ بعد در جواب ميفرمايد: زماني كه گرسنه يا در حال سجده باشد.

دوستي به خدا: «والذين آمنوا اشد حبالله» آنانكه ايمان آورده اند به شدت خدا را دوست دارند.

رسيدن به بهشت و نعمت هاي الهي: «والذين هم علي صلواتهم يحافظون اولئك هم الوارثون الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون» آنانكه از نمازهايشان محافظت مي كنند آنان وارثان اند؛ آناني كه بهشت را به ارث مي برند و در آن داخل هستند.

ب: دنيوي

تقويت اراده: حضرت علي(ع) مي فرمايند: «من استدام رياضه نفيسه انتفع» هركس به طور مداوم رياضت بكشد نفع مي برد.

انس بامعنويت: در پرتو اعمال ايام البيض و ارتباط رواني معتكف دوري برايش مشكل است.

دوري از غفلت: «اقم الصلاه لذكري» ذكر همان دوري از غفلت است. غفلتي كه اگر به ذكر مبدل نگردد موجبات سقوط آدمي را فراهم مي آورد.

تواضع و فروتني: غرور و تكبر از معتكف رخت برمي بندد و در مقابل هم نوع خود تكبر نمي ورزد. بلكه فروتني را پيشه خود خواهد ساخت.

ج: فرهنگي و اجتماعي

ايجاد زمينه مناسب براي انديشيدن و تعقل

فرصت براي نيايش نماز، تلاوت قرآن و … و فراهم آوردن زمينه توبه و بازگشت

تقويت و گسترش ارزشها و هنجارهاي اسلامي و انساني

كاهش جرم و فساد و هدفمند شدن زندگي

آشنايي و برقراري ارتباط دوستانه و گسترش محبت

آري معتكف با عبادت خالصانه سه روز خود، به پالايش دروني رسيده، تا ضمن نزديكي هرچه بهتر و بيشتر به معبود، روح خويش را نيز تطهير كرده و امكان برخورداري از رحمت بيكران الهي را خواهد داشت.

اعمال ایّام البیض

(13، 14، 15 رجب)

به روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه ایام البیض گویند که برایش اعمالی روایت شده است:

شب سیزدهم

مستحب است در هر یك از ماه رجب و شعبان و رمضان، در شب سیزدهم دو ركعت نماز اقامه شود که در هر ركعت حمد یك مرتبه و یس و تَبارَكَ المُلْكُ و توحید خوانده شود و در شب چهاردهم چهار ركعت یعنی دو نماز دو رکعتی به همان كیفیّت و در شب پانزدهم شش ركعت به سه سلام به همان كیفیّت . از حضرت صادق علیه السلام روایت است كه هر كس این اعمال را انجام دهد همه فضایل این سه ماه را دریابد و همه گناهانش غیر از شرك آمرزیده شود.

 روز سیزدهم

اول روز از ایام البیض است و ثواب بسیارى براى روزه این روز و دو روز بعد وارد شده و اگر كسى قصد انجام  اعمال اُمّ داوُد را دارد باید این روز را روزه بگیرد و در این روز بنا بر قول مشهور بعد از سى سال از عام الفیل ولادت با سعادت حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السلام در میان كعبه مُعَظَّمه واقع شده است .

 اعمال شب نیمه ماه رجب

شب نیمه ماه رجب، شب شریفى است و در آن انجام چند عمل ذکر شده است:

  1. غسل
  2. احیاء آن شب به عبادت.
  3. زیارت امام حسین علیه السلام . (اگر از نزدیک میسر نشد از دور زیارت شود)
  4. شش ركعت نماز كه در شب سیزدهم ذكر شد.
  5. اقامه سى ركعت نماز که در هر ركعت حمد و ده مرتبه سوره توحید قرائت شود. این نماز را سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم صَلَّى اللهِ علیه و آله نقل كرده است که فضیلت بسیار دارد.
  6. دوازده ركعت نماز که هر دو ركعت به یك سلام ختم می‌شود که در هر ركعت هر یك از سوره‌های حمد، توحید، فلق، ناس، آیة الكرسى و قَدْر چهار مرتبه قرائت شود. و بعد از سلام چهار مرتبه گفته شود:

“اَللهُ اَللهُ رَبّى لا اُشْرِكُ بِهِ شَیْئا وَلا اَتَّخِذُ مِنْ دُونِه وَلِیّا”. و پس از اتمام نماز، اقامه کننده آن، هر حاجتی که دارد را از خداوند متعال درخواست کند. این نماز را سیّد بن طاووس از امام صادق علیه السلام روایت كرده است.

ولكن شیخ در مصباح ذکر کرده که داود بن سرحان از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده كه ایشان فرمود:

در شب نیمه رجب دوازده ركعت نماز اقامه کنید که در هر ركعت حمد و سوره یکبار تلاوت شود و پس از اتمام نماز، سوره‌های حمد و معوذتین و سوره اخلاص و آیة الكرسى را چهار مرتبه تلاوت می‌کنید و سپس  ذکر «سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللهُ وَاللهُ اَكْبَرُ » چهار مرتبه گفته شود . پس از آن ذکر «اَللهُ اَللهُ رَبّى لا اُشْرِكُ بِهِ شَیْئا وَ ما شاَّءَ اللهُ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ» گفته شود.

انجام این عمل برای شب بیست و هفتم رجب نیز توصیه شده است .

اعمال روز نیمه رجب

این روز، روز مباركى است و برای آن روز انجام چند عمل توصیه شده است:

  1. غسل .
  2. زیارت حضرت امام حسین علیه السلام. از ابن ابى بصیر نقل شده است كه گفت از امام رضا علیه‌السلام پرسیدم كه در چه ماهی امام حسین علیه السلام را زیارت كنیم؟

حضرت فرمودند: در نیمه رجب و نیمه شعبان.

  1. اقامه نماز سلمان به نحوی كه در روز اوّل گذشت
  2. اقامه چهار ركعت نماز که دو تا دو رکعتی خوانده شود. 

و بعد از سلام دست خود را بلند كند و بگوید:

«اَللّهُمَّ یا مُذِلَّ كُلِّ جَبّارٍ ؛ وَ یا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ اَنْتَ كَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ؛ وَ اَنْتَ بارِئُ خَلْقى رَحْمَةً بى وَ قَدْ كُنْتَ عَنْ خَلْقى غَنِیّاً وَ لَوْ لا رَحْمَتُكَ لَكُنْتُ مِنَ الْهالِكینَ وَ اَنْتَ مُؤَیِّدى بِالنَّصْرِ عَلى اَعْداَّئى وَ لَوْ لا نَصْرُكَ اِیّاىَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ یا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَعادِنِها  وَ مُنْشِئَ الْبَرَكَةِ مِنْ مَواضِعِها یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَالرِّفْعَةِ فَاَوْلِیاَّؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ وَ یا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نیرَ الْمَذَلَّةِ عَلى اَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خاَّئِفُونَ اَسئَلُكَ بِكَیْنُونِیَّتِكَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ كِبْرِیاَّئِكَ وَ اَسئَلُكَ بِكِبْرِیاَّئِكَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ عِزَّتِكَ وَ اَسئَلُكَ بِعِزَّتِكَ الَّتِى اسْتَوَیْتَ بِها عَلى عَرْشِكَ فَخَلَقْتَ بِها جَمیعَ خَلْقِكَ فَهُمْ لَكَ مُذْعِنُونَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ .

روایت شده است كه هر کسی که غمى دارد اگر این دعا را بخواند خداوند او را از اندوه و غم آسایش بخشد .

عمل امّ داود

  1. عمل امّ داود كه عمده اعمال این روز است و براى برآمدن حاجات و برطرف شدن غصه‌ها و دفع ظلم ظالمان مؤثّر است و كیفیت آن بنا بر آنچه در مصباح شیخ است آنست كه وقتی که فردی بخواهد این عمل را بجا آورد، روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم را روزه بگیرد. و در روز پانزدهم نزدیک ظهر غسل كند و وقت  زوال ظهر، نماز ظهر و عصر را بجا آورد در حالتی كه ركوع و سجودشان را نیكو انجام دهد و در مکانی خلوت قرار بگیرد كه چیزى او را مشغول نسازد و کسی با او سخن ننماید. وقتی نماز به اتمام رسید رو به قبله بنشیند كند و صد مرتبه سوره حمد، صد مرتبه سوره اخلاص، و ده مرتبه آیة الكرسى را قرائت کند. سپس سوره‌های انعام، بنى‌اسرائیل، كهف، لقمان، یس، صافّات، حَّم سجده، حَّمعَّسَّق، حَّم دخان، فتح، واقعه، مُلْك، نَّ وَ اِذَا السَّماَّءُ انْشَقَّتْ و تا آخر قرآن را قرائت کند و پس از اتمام در حالی که رو به قبله است دعای ذیل را نجوا کند. 

صَدَقَ اللهُ الْعَظیمُ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ ذُو الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَلیمُ الْكَریمُ الَّذى لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ الْبَصیرُ الْخَبیرُ شَهِدَ اللهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ وَالْمَلاَّئِكَةُ وَ اُولوُا الْعِلْمِ قاَّئِماً بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَكیمُ . وَ بَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْكِرامُ وَ اَنَا عَلى ذلِكَ مِنَ الشّاهِدین.

اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَ لَكَ الْمَجْدُ وَ لَكَ الْعِزُّ وَ لَكَ الْفَخْرُ وَ لَكَ الْقَهْرُ وَ لَكَ النِّعْمَةُ وَ لَكَ الْعَظَمَةُ وَ لَكَ الرَّحْمَةُ وَ لَكَ الْمَهابَةُ وَ لَكَ السُّلْطانُ وَ لَكَ الْبَهاَّءُ وَ لَكَ الاِْمْتِنانُ وَ لَكَ التَّسْبیحُ وَ لَكَ التَّقْدیسُ وَ لَكَ التَّهْلیلُ وَ لَكَ التَّكْبیرُ وَ لَكَ ما یُرى وَ لَكَ مالا یُرى وَ لَكَ ما فَوْقَ السَّمواتِ الْعُلى وَ لَكَ ما تَحْتَ الثَّرى وَ لَكَ الاْرَضُونَ السُّفْلى وَ لَكَ الاْخِرَةُ وَالاُْولى وَ لَكَ ما تَرْضى بِهِ مِنَ الثَّناَّءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّكرِ وَالنَّعْماَّءِ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَبْرَئیلَ اَمینِكَ عَلى وَحْیِكَ وَالْقَوِىِّ عَلى اَمْرِكَ وَالْمُطاعِ فى سَمواتِكَ وَ مَحالِّ كَراماتِكَ الْمُتَحَمِّلِ لِكَلِماتِكَ النّاصِرِ لاَِنْبِیاَّئِكَ الْمُدَمِّرِ لاِعْداَّئِكَ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى میكائیلَ مَلَكِ رَحْمَتِكَ وَالْمَخْلُوقِ لِرَاءْفَتِكَ وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعینِ لاِهْلِ طاعَتِكَ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اِسْرافیلَ حامِلِ عَرْشِكَ وَ صاحِبِ الصُّورِ الْمُنْتَظِر لاِمْرِكَ الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خیفَتِكَ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطّاهِرینَ وَ عَلىَ السَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّیِّبینَ وَ عَلى مَلاَّئِكَتِكَ الْكِرامِ الْكاتِبینَ وَ عَلى مَلاَّئِكَةِ الْجِن انِ وَ خَزَنَةِ النّیرانِ وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَالاْعْوانِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَبینا آدَمَ بَدیعِ فِطْرَتِكَ الَّذى كَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلاَّئِكَتِكَ وَ اَبَحْتَهُ جَنَّتَكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اُمِّنا حَوّاَّءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ الْمُصَفّاتِ مِنَ الدَّنَسِ الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الاِْنْسِ الْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدُْسِ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى هابیلَ وَ شَیْثٍ وَ اِدْریسَ وَ نُوحٍ وَ هُودٍ وَ صالِحٍ وَ اِبْراهیمَ وَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحقَ وَ یَعْقُوبَ وَ یُوسُفَ وَالاْسْباطِ وَ لُوطٍ وَ شُعَیْبٍ وَ اَیُّوبَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ یُوشَعَ وَ میشا وَالْخِضْرِ وَ ذِى الْقَرْنَیْنِ وَ یُونُسَ وَ اِلْیاسَ وَالْیَسَعَ وَ ذِى الْكِفْلِ وَ طالُوتَ وَ داوُدَ و َسُلَیْمانَ وَ زَكَرِیّا وَ شَعْیا وَ یَحْیى وَ تُورَخَ وَ مَتّى وَ اِرْمِیا وَ حَیْقُوقَ وَ دانِیالَ وَ عُزَیْرٍ وَ عیسى وَ شَمْعُونَ وَ جِرْجیسَ وَالْحَوارِیّینَ وَالاْتْباعِ وَ خالِدٍ وَ حَنْظَلَةَ وَ لُقْمانَ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّیْتَ وَ رَحِمْتَ وَ بارَكْتَ عَلى اِبْرهیمَ وَ آلِ اِبْرهیمَ اِنَّكَ حَمیدٌ مَجیدٌ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الاْوْصِیاَّءِ وَالسُّعَداَّءِ وَالشُّهَداَّءِ وَ اَئِمَّةِ الْهُدى اَللّهُمَّ صَلّ عَلَى الاْبْدالِ وَالاْوْتادِ وَالسُّیّاحِ وَالْعُبّادِ وَالْمُخْلِصینَ وَالزُّهّادِ وَ اَهْلِ الجِدِّ وَالاِْجْتِهادِ وَاخْصُصْ مُحَمَّداً وَ اَهْلَ بَیْتِهِ بِاَفْضَلِ صَلَواتِكَ وَ اَجْزَلِ كَراماتِكَ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّى تَحِیَّةً وَ سَلاماً وَزِدْهُ فَضْلاً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً حَتّى تُبَلِّغَهُ اَعْلى دَرَجاتِ اَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَالاْفاضِلِ الْمُقَرَّبینَ اَللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلى مَنْ سَمَّیْتُ وَ مَنْ لَمْ اُسَمِّ مِنْ مَلاَّئِكَتِكَ وَ اَنْبِی اَّئِكَ وَ رُسُلِكَ وَ اَهْلِ طاعَتِكَ وَ اَوْصِلْ صَلَواتى اِلَیْهِمْ وَ اِلى اَرْواحِهِمْ وَاجْعَلْهُمْ اِخْوانى فیكَ وَ اَعْوانى عَلى دُعاَّئِكَ . اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلَیْكَ وَ بِكَرَمِكَ اِلى كَرَمِكَ و َبِجُودِكَ اِلى جُودِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ اِلى رَحْمَتِكَ وَ بِاَهْلِ طاعَتِكَ اِلَیْكَ وَ اَسئَلُكَ الّلهُمَّ بِكُلِّ ما سَئَلَكَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ مَسْئَلَةٍ شَریفَةٍ غَیْرِ مَرْدُودَةٍ وَ بِما دَعَوْكَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیْرِ مُخَیَّبَةٍ یااَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا حَلیمُ یا كَریمُ یا عَظیمُ یا جَلیلُ یا مُنیلُ یا جَمیلُ یا كَفیلُ یا وَكیلُ یا مُقیلُ یا مُجیرُ یا خَبیرُ یا مُنیرُ یا مُبیرُ یا مَنیعُ یا مُدیلُ یا مُحیلُ یا كَبیرُ یا قَدیرُ یا بَصیرُ یا شَكُورُ یا بَرُّ یا طُهْرُ یا طاهِرُ یا قاهِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا ساتِرُ یا مُحیطُ یا مُقْتَدِرُ یا حَفیظُ یا مُتَجَبِّرُ یا قَریبُ یا وَدُودُ یا حَمیدُ یا مَجیدُ یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ یا شَهیدُ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا قابِضُ یا باسِطُ یا هادى یا مُرْسِلُ یا مُرْشِدُ یا مُسَدِّدُ یا مُعْطى یا مانِعُ یا دافِعُ یا رافِعُ یا باقى یا واقى یا خَلاّقُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا فَتّاحُ یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ یا مَنْ بِیَدِهِ كُلُّ مِفْتاحٍ یا نَفّاعُ یا رَؤُفُ یا عَطُوفُ یا كافى یا شافى یا مُعافى یا مُكافى یا وَفِىُّ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یا جَبّارُ یا مُتَكَبِّرُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا نُورُ یا مُدَبِّرُ یا فَرْدُ یا وِتْرُ یا قُدُّوسُ یا ناصِرُ یا مُونِسُ یا باعِثُ یا وارِثُ یا عالِمُ یا حاكِمُ یا بادى یا مُتَعالى یا مُصَوِّرُ یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبِّبُ یا قاَّئِمُ یا داَّئِمُ یا عَلیمُ یا حَكیمُ یا جَوادُ یا بارِىءُ یا باَّرُّ یا ساَّرُّ یا عَدْلُ یا فاصِلُ یا دَیّانُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا سَمیعُ یا بَدیعُ یا خَفیرُ یا مُعینُ یا ناشِرُ یا غافِرُ یا قَدیمُ یا مُسَهِّلُ یا مُیَسِّرُ یا مُمیتُ یا مُحْیى یا نافِعُ یا رازِقُ یا مُقْتَدِرُ یا مُسَبِّبُ یا مُغیثُ یا مُغْنى یا مُقْنى یا خالِقُ یا راصِدُ یا واحِدُ یا حاضِرُ یا جابِرُ یا حافِظُ یا شَدیدُ یا غِیاثُ یا عاَّئِدُ یا قابِضُ یا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلى فَكانَ بِالْمَنْظَرِ الاْعْلى یا مَنْ قَرُبَ فَدَنا وَ بَعُدَ فَنَاى وَ عَلِمَ السِّرَّ وَ اَخْفى یا مَنْ اِلَیْهِ التَّدْبیرُ وَ لَهُ الْمَقادیرُ وَ یا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ یا مَنْ هُوَ عَلى ما یَشاَّءُ قَدیرٌ یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الاِْصْباحِ یا باعِثَ الاْرْواحِ یا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا راَّدَّ ما قَدْ فاتَ یا ناشِرَ الاْمْواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِ یا رازِقَ مَنْ یَشاَّءُ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ یا فاعِلَ ما یَشاَّءُ كَیْفَ یَشاَّءُ وَ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ یا حَىُّ یا مُحْیِىَ الْمَوْتى یا حَىُّ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ یا اِلهى وَ سَیِّدى صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّیْتَ وَ بارَكْتَ وَ رَحِمْتَ عَلى اِبْرهیمَ وَ آلِ اِبْرهیمَ اِنَّكَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَارْحَمْ ذُلىّ وَ فاقَتى وَ فَقْرى وَانْفِرادى وَ وَحْدَتى وَ خُضُوعى بَیْنَ یَدَیْكَ وَاعْتِمادى عَلَیْكَ وَ تَضَرُّعى اِلَیْكَ اَدْعُوكَ دُعاَّءَ الْخاضِعِ الذَّلیلِ الْخاشِعِ الْخاَّئِفِ الْمُشْفِقِ الْباَّئِسِ الْمَهینِ الْحَقیرِ الْجائِعِ الْفَقیرِ الْعاَّئِذِ الْمُسْتَجیرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ الْمُسْتَكینِ لِرَبِّهِ دُعاَّءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ وَ رَفَضَتْهُ اَحِبَتُّهُ وَ عَظُمَتْ فَجیعَتُهُ دُعاَّءَ حَرِقٍ حَزینٍ ضَعیفٍ مَهینٍ باَّئِسٍ مُسْتَكینٍ بِكَ مُسْتَجیرٍ اَللّهُمَّ وَ اَسئَلُكَ بِاَنَّكَ مَلیكٌ وَ اَنَّكَ ما تَشاَّءُ مِنْ اَمْرٍ یَكُونُ وَ اَنَّكَ عَلى ما تَشاَّءُ قَدیرٌ وَ اَسئَلُكَ بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْبَیْتِ الْحَرامِ وَالْبَلَدِ الْحَرامِ وَالرُّكْنِ وَالْمَقامِ وَالْمَشاعِرِالْعِظامِ وَ بِحَقِّنَبِیِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ یا مَنْ وَهَبَ لاِدَمَ شَیْثاً وَ لاِِبْراهیمَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحاقَ وَ یا مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلى یَعْقوُبَ وَ یا مَنْ كَشَفَ بَعْدَ الْبَلاَّءِ ضُرَّ اَیُّوبَ یا راَّدَّ مُوسى عَلى اُمِّهِ وَ زاَّئِدَ الْخِضْرِ فى عِلْمِهِ وَ یا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ سُلَیْمانَ وَ لِزَكَرِیّا یَحْیى وَ لِمَرْیَمَ عیسى یا حافِظَ بِنْتِ شُعَیْبٍ وَ یا كافِلَ وَلَدِ اُمِّ مُوسى اَسئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَغْفِرَ لِى ذُنُوبى كُلَّها وَ تُجیرَنى مِنْ عَذابِكَ وَ تُوجِبَ لى رِضْوانَكَ وَ اَمانَكَ وَ اِحْسانَكَ وَ غُفْرانَكَ وَ جِنانَكَ وَ اَسئَلُكَ اَنْ تَفُكَّ عَنّى كُلَّ حَلْقَةٍ بَیْنى وَ بَیْنَ مَنْ یُؤْذینى وَ تَفْتَحَ لى كُلَّ بابٍ وَ تُلَیِّنَ لى كُلَّ صَعْبٍ وَ تُسَهِّلَ لى كُلَّ عَسَیرٍ وَ تُخْرِسَ عَنّى كُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ وَ تَكُفَّ عَنّى كُلَّ باغٍ وَ تَكْبِتَ عَنّى كُلَّ عَدُوٍّ لى وَ حاسِدٍ وَ تَمْنَعَ مِنّى كُلَّ ظالِمٍ وَ تَكْفِیَنى كُلَّ عاَّئِقٍ یَحُولُ بَیْنى وَ بَیْنَ حاجَتى وَ یُحاوِلُ اَنْ یُفَرِّقَ بَیْنى وَ بَیْنَ طاعَتِكَ وَ یُثَبِّطَنى عَنْ عِبادَتِكَ یا مَنْ اَلْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدینَ وَ قَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطینِ وَ اَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرینَ وَ رَدَّ كَیْدَ الْمُتَسَلِّطین عَنِ الْمُسْتَضْعَفینَ اَسئَلُكَ بِقُدْرَتِكَ عَلى ما تَشاَّءُ وَ تَسْهیلِكَ لِما تَشاَّءُ كَیْفَ تَشاَّءُ اَنْ تَجْعَلَ قَضاَّءَ حاجَتى فیما تَشاَّءُ.

پس از نجوا نمودن این دعا، فرد به سجده رود و دو طرف صورت خود را بر روی زمین و خاك بگذارد و بگوید:

اَللّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ وَ بِكَ امَنْتُ فَارْحَمْ ذُلّى وَفاقَتى وَاجْتِهادى وَ تَضَرُّعى وَ مَسْكَنَتى وَ فَقْرى اِلَیْكَ یا رَبِّ .

توصیه شده است که در سجده اشک ریخته شود ولو به اندازه سر سوزنی که این علامت استجابت دعا می‌باشد. ان شاء الله

                                                                                                                                                                                      سازمان تبیلغات اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی 75 − = 66