شرح حدیث معرفة الامام بالنورانیة

شرح حدیث معرفة الامام بالنورانیة

آذر 21, 1399

بازدیدها : 356

اخبار, متفرقه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و العاقبة لأهل التقوی و الیقین و الصلواة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین حبیب إله العالمین أباالقاسم محمد.

تا اینجا عرض کردیم که حضرت معرفی کرد که خدا به ما روحی مرحمت کرده که اختصاص به ما دارد اگر بخواهیم از مشرق به مغرب در لحظه واحده حرکت می‌کنیم، و با آن روحی که به ما داده عروج به آسمان می‌کنیم در یک لحظه، و نزول به ارض در یک لحظه، و آنچه را که بخواهیم و اراده کنیم انجام می‌دهیم، با آن روح، قُلْتُ‏ يَا سَيِّدِي‏ أَوْجِدْنِي‏ بَيَانَ هَذَا الرُّوحِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ إِنَّهُ مِنْ أَمْرٍ خَصَّهُ اللَّهُ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ ص قَالَ نَعَمِ اقْرَأْ هَذِهِ الْآيَةَ وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا قَوْلُهُ تَعَالَى‏ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ‏ قُلْتُ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْكَ كَمَا فَرَّجْتَ عَنِّي وَ وَفَّقْتَنِي عَلَى مَعْرِفَةِ الرُّوحِ وَ الْأَمْرِ ثُمَّ قُلْتُ يَا سَيِّدِي صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ فَأَكْثَرُ الشِّيعَةِ مُقَصِّرُونَ وَ أَنَا مَا أَعْرِفُ مِنْ أَصْحَابِي عَلَى هَذِهِ الصِّفَةِ وَاحِداً قَالَ يَا جَابِرُ فَإِنْ لَمْ تَعْرِفْ مِنْهُمْ أَحَداً فَإِنِّي أَعْرَفُ مِنْهُمْ نَفَراً قَلَائِلَ يَأْتُونَ وَ يُسَلِّمُونَ وَ يَتَعَلَّمُونَ مِنِّي سِرَّنَا وَ مَكْنُونَنَا وَ بَاطِنَ عُلُومِنَا قُلْتُ إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ وَ أَصْحَابَهُ مِنْ أَهْلِ هَذِهِ الصِّفَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى وَ ذَلِكَ أَنِّي سَمِعْتُ مِنْهُمْ سِرّاً مِنْ أَسْرَارِكُمْ وَ بَاطِناً مِنْ عُلُومِكُمْ وَ لَا أَظُنُّ إِلَّا وَ قَدْ كَمَلُوا وَ بَلَغُوا قَالَ يَا جَابِرُ ادْعُهُمْ غَداً وَ أَحْضِرْهُمْ مَعَكَ قَالَ فَأَحْضَرْتُهُمْ مِنَ الْغَدِ فَسَلَّمُوا عَلَى الْإِمَامِ ع وَ بَجَّلُوهُ وَ وَقَّرُوهُ وَ وَقَفُوا بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ ع يَا جَابِرُ أَمَا إِنَّهُمْ إِخْوَانُكَ وَ قَدْ بَقِيَتْ عَلَيْهِمْ بَقِيَّةٌ أَ تُقِرُّونَ أَيُّهَا النَّفَرُ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى‏ يَفْعَلُ ما يَشاءُ وَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ وَ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ‏ وَ لَا رَادَّ لِقَضَائِهِ وَ لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ‏ قَالُوا نَعَمْ‏ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ وَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ قُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ قَدِ اسْتَبْصَرُوا وَ عَرَفُوا وَ بَلَغُوا قَالَ يَا جَابِرُ لَا تَعْجَلْ بِمَا لَا تَعْلَمُ فَبَقِيتُ مُتَحَيِّرا.[1]

اینجا راوی می‌گوید قُلْتُ‏ يَا سَيِّدِي‏ أَوْجِدْنِي‏ بَيَانَ هَذَا الرُّوحِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى نشان بدهید بیان این را از قرآن، از قرآن برای این مطلب شاهد بیاورید، وَ إِنَّهُ مِنْ أَمْرٍ خَصَّهُ اللَّهُ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ ص و اینکه این روح را خداوند مختص به محمد و آل محمد کرده، امام فرمود قَالَ نَعَمِ اقْرَأْ هَذِهِ الْآيَةَ این آیه را قرائت کنید وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا این یک آیه، سوره شوری آیه 52، و قول خدای تعالی که می‌فرماید قَوْلُهُ تَعَالَى‏ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ سوره مجادله آیه 22، جابر می‌گوید که قُلْتُ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْكَ كَمَا فَرَّجْتَ عَنِّي وَ وَفَّقْتَنِي عَلَى مَعْرِفَةِ الرُّوحِ وَ الْأَمْرِ من را موفق فرمودی که روح و امر را بدانم، ثُمَّ قُلْتُ يَا سَيِّدِي صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ فَأَكْثَرُ الشِّيعَةِ مُقَصِّرُونَ این معرفة را اکثر شیعیان ندارند، معرفة به امام در این حد را ندارند وَ أَنَا مَا أَعْرِفُ مِنْ أَصْحَابِي‏ عَلَى هَذِهِ الصِّفَةِ وَاحِداً من از اصحاب و دوستان خودم احدی را به این صفت نمی‌شناسم، قَالَ يَا جَابِرُ فَإِنْ لَمْ تَعْرِفْ مِنْهُمْ أَحَداً اگر تو نمی‌شناسی فَإِنِّي أَعْرَفُ مِنْهُمْ نَفَراً یک عده‌ای را من می‌شناسم که این‌ها در این مرتبه شناخت دارند قَلَائِلَ اما این افراد کم هستند، يَأْتُونَ وَ يُسَلِّمُونَ وَ يَتَعَلَّمُونَ مِنِّي می‌آیند تسلیم ما هستند از من یاد می‌گیرند سِرَّنَا وَ مَكْنُونَنَا وَ بَاطِنَ عُلُومِنَا ما یک عده شاگردهای ممتاز داریم که پیش ما می‌آیند و آن‌ها سر ما و مکنون ما و آنچه که در باطن علوم ما است آن‌ها را یاد می‌گیرند، قُلْتُ إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ وَ أَصْحَابَهُ مِنْ أَهْلِ هَذِهِ الصِّفَةِ یک نفر را اسم برده و رفقای او از اهل این صفت هستند، یعنی به این مقام و معرفة رسیده‌اند، إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى وَ ذَلِكَ أَنِّي این مطلب را جابر می‌گوید سَمِعْتُ مِنْهُمْ سِرّاً مِنْ أَسْرَارِكُمْ من از آن‌ها شنیدیم سری از اسرار شما را وَ بَاطِناً مِنْ عُلُومِكُمْ وَ لَا أَظُنُّ إِلَّا وَ قَدْ كَمَلُوا وَ بَلَغُوا و گمان نمی‌کنم مگر اینکه آن‌ها به مرتبه بالا و کمال معرفة رسیدند، قَالَ يَا جَابِرُ ادْعُهُمْ غَداً وَ أَحْضِرْهُمْ مَعَكَ آن‌ها را فردا دعوت کن آن‌ها را حاضر کن و با تو نزد من بیایند، قَالَ فَأَحْضَرْتُهُمْ مِنَ الْغَدِ فردا صبح من آن افرادی از رفقایم را که می‌شناختم، آن‌هایی که در عرفان و معرفة الله به آن حد اعلا رسیدند حاضر کردم و آمدیم نزد حضرت فَسَلَّمُوا عَلَى الْإِمَامِ ع به امام سجاد(علیه السلام) سلام کردند وَ بَجَّلُوهُ وَ وَقَّرُوهُ احترام گذاشتند وَ وَقَفُوا بَيْنَ يَدَيْهِ و در مقابل حضرت ایستادند، فَقَالَ ع يَا جَابِرُ أَمَا إِنَّهُمْ إِخْوَانُكَ این‌ها اخوان تو هستند، اخوان تو مردم نیستند، این‌ها که در معرفة امام بالا هستند این‌ها اخوان تو هستند، وَ قَدْ بَقِيَتْ عَلَيْهِمْ بَقِيَّةٌ لکن این‌ها هم هنوز به آن مرحله کمال و بالا نرسیدند، أَ تُقِرُّونَ أَيُّهَا النَّفَرُ آیا شما اقرار دارید که أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى‏ يَفْعَلُ ما يَشاءُ وَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ خدا هرچه بخواهد انجام می‌دهد و حکم می‌کند به آنچه که اراده دارد، وَ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ کسی معقب حکم الهی نیست، نمی‌تواند خدا را مورد سؤال قرار بدهد، وَ لَا رَادَّ لِقَضَائِهِ کسی نمی‌تواند قضاء الهی را رد کند، وَ لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ خدا از کارهایی که می‌کند سؤال نمی‌شود و مردم هستند که سؤال می‌شوند، ‏ ‏ قَالُوا نَعَمْ بله این را قبول داریم إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ وَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ قُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ جابر می‌گوید من گفتم الحمدلله قَدِ اسْتَبْصَرُوا وَ عَرَفُوا وَ بَلَغُوا این‌ها رسیدند و بصیرت پیدا کردند به آن حد اعلای عرفان الهی و معرفة امامی رسیدند و به آن حد کمال رسیدند، ‏ قَالَ يَا جَابِرُ لَا تَعْجَلْ بِمَا لَا تَعْلَمُ امام فرمود عجله نکن به آن چیزی که نمی‌دانی، یعنی باز چیزهایی هست که تو نمی‌دانی، فَبَقِيتُ مُتَحَيِّرا، این‌ها که اسرار امام را می‌دانند و شاگرد مختص امام هستند در علوم و معارفی که امام به مردم دیگر نگفته این‌ها آگاه هستند، باز هم هست درباره این‌ها می‌فرماید که این‌ها هم هنوز نرسیدند به مرتبه معرفة کمالی، خوب به این دو سه خط دقت کنید، فَقَالَ ع سَلْهُمْ از این‌ها سؤال کن هَلْ يَقْدِرُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ أَنْ يَصِيرَ صُورَةَ ابْنِهِ مُحَمَّدٍ می‌تواند علی بن الحسین خود را تغییر دهد به صورت محمد، امام فرمود که از این افرادی که به قول خود شما بلغوا به آن حد اعلا و اینکه اسرار ما را می‌دانند، شاگرد مختص ما هستند، از این‌ها سؤال کن که آیا علی ابن الحسین می‌تواند خود را به صورت امام باقر در بیاورد، قَالَ جَابِرٌ فَسَأَلْتُهُمْ جابر می‌گوید از آن‌ها سؤال کردم فَأَمْسَكُوا وَ سَكَتُوا در این مقدار سکوت کردند، قَالَ ع يَا جَابِرُ سَلْهُمْ هَلْ يَقْدِرُ مُحَمَّدٌ أَنْ يَصِيرَ بِصُورَتِي امام مجدد فرمود سؤال کن که امام باقر می‌تواند به صورت من در بیاید، قَالَ جَابِرٌ فَسَأَلْتُهُمْ فَأَمْسَكُوا وَ سَكَتُوا جابر سؤال کرد و باز هم سکوت کردند، قَالَ فَنَظَرَ إِلَيَّ امام به من (جابر) نظر کرد وَ قَالَ يَا جَابِرُ هَذَا مَا أَخْبَرْتُكَ أَنَّهُمْ قَدْ بَقِيَ عَلَيْهِمُ بَقِيَّةٌ هنوز به آن معرفة کامل نرسیدند، معرفة مراتب دارد، فَقُلْتُ لَهُمْ مَا لَكُمْ مَا تُجِيبُونَ إِمَامَكُمْ چه شد که شما جواب امام خود را نمی‌دهید، فَسَكَتُوا وَ شَكَوْا سکوت کردید و شک کردید فَنَظَرَ إِلَيْهِمْ امام به آن‌ها نظر کرد وَ قَالَ يَا جَابِرُ هَذَا مَا أَخْبَرْتُكَ بِهِ جابر این آن چیزی است که من به تو خبر دادم که قَدْ بَقِيَتْ عَلَيْهِمْ بَقِيَّةٌ هنوز باز بالاتر از این باید معرفة پیدا کنید، وَ قَالَ الْبَاقِرُ ع مَا لَكُمْ لَا تَنْطِقُونَ امام باقر(علیه السلام) به این‌ها فرمود که چه شد که جواب نمی‌دهید، فَنَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ از هم سؤال می‌کردند قَالُوا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَا عِلْمَ لَنَا فَعَلِّمْنَا خلاصه علمنا قَالَ فَنَظَرَ الْإِمَامُ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الْبَاقِرِ ع وَ قَالَ لَهُمْ امام سجاد(علیه السلام) نظر به امام باقر(علیه السلام) کرد و فرمود مَنْ هَذَا این کیست، قَالُوا ابْنُكَ این فرزند شما امام باقراست، فَقَالَ لَهُمْ مَنْ أَنَا من چه کسی هستم، قَالَ أَبُوهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ پدر ایشان هستید علی بن الحسین(علیه السلام) قَالَ فَتَكَلَّمَ بِكَلَامٍ جابر می‌گوید امام سجاد یک کلامی گفت لَمْ نَفْهَمْ من کلام ایشان را نفهمیدم فَإِذَا مُحَمَّدٌ بِصُورَةِ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ إِذَا عَلِيٌّ بِصُورَةِ ابْنِهِ مُحَمَّدٍ قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دیدند که جای امام باقر و امام سجاد با هم عوض شد، فَقَالَ الْإِمَامُ ع- لَا تَعْجَبُوا مِنْ قُدْرَةِ اللَّهِ از قدرت خدا تعجب نکنید أَنَا مُحَمَّدٌ وَ مُحَمَّدٌ أَنَا وَ قَالَ مُحَمَّدٌ يَا قَوْمُ لَا تَعْجَبُوا مِنْ أَمْرِ اللَّهِ أَنَا عَلِيٌّ وَ عَلِيٌّ أَنَا وَ كُلُّنَا وَاحِدٌ مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ وَ رُوحُنَا مِنْ أَمْرِ اللَّهِ أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ وَ كُلُّنَا مُحَمَّدٌ این عبارت را همه می‌خوانند اما نمی‌دانند یعنی چه، قَالَ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِكَ وقتی شنیدند خَرُّوا لِوُجُوهِهِمْ سُجَّداً همه به سجده افتادند وَ هُمْ يَقُولُونَ آمَنَّا بِوَلَايَتِكُمْ وَ بِسِرِّكُمْ وَ بِعَلَانِيَتِكُمْ وَ أَقْرَرْنَا بِخَصَائِصِكُمْ فَقَالَ الْإِمَامُ زَيْنُ الْعَابِدِينَ يَا قَوْمُ ارْفَعُوا رُءُوسَكُمْ در سجده این کلام را گفتند امام فرمود سر بردارید فَأَنْتُمُ الْآنَ الْعَارِفُونَ الْفَائِزُونَ الْمُسْتَبْصِرُونَ وَ أَنْتُمُ الْكَامِلُونَ الْبَالِغُونَ حالا به حد بلوغ معرفة رسیدید، بعد حضرت آن‌ها را قسم دارد اللَّهَ اللَّهَ لَا تُطْلِعُوا أَحَداً مِنَ الْمُقَصِّرِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ عَلَى مَا رَأَيْتُمْ مِنِّي وَ مِنْ مُحَمَّدٍ اطلاع ندهید احدی از مقصرین را، یعنی کسانی که معرفة ندارند و در معرفة ضعیف هستند، بر این چیزی که دیدید، فَيُشَنِّعُوا عَلَيْكُمْ اگر این را بگویید باور نمی‌کنند و شما را توهین می‌کنند، وَ يُكَذِّبُوكُمْ شما را تکذیب می‌کنند، قَالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا قَالَ ع فَانْصَرِفُوا رَاشِدِينَ كَامِلِينَ فَانْصَرَفُوا بروید الآن کامل هستید، در آن مقدار معرفتی که باید داشته باشید که مقصرین و مستضعفین نباشید رسیدید، این معرفة است، حالا این را چه کسی دارد؟ قَالَ جَابِرٌ قُلْتُ سَيِّدِي وَ كُلُّ مَنْ لَا يَعْرِفُ هَذَا الْأَمْرَ عَلَى الْوَجْهِ الَّذِي صَنَعْتَهُ وَ بَيَّنْتَهُ جابر می‌گوید هر کسی تا این حد معرفة نداشته باشد إِلَّا أَنَّ عِنْدَهُ مَحَبَّةً اما محبت داشته باشد وَ يَقُولُ بِفَضْلِكُمْ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ أَعْدَائِكُمْ از دشمنان شما تبری می‌جوید مَا يَكُونُ حَالُهُ حال این‌ها چگونه است، این حد از معرفة را ندارند اما شما را دوست دارند و تبری از دشمنان شما می‌جویند، قَالَ ع يَكُونُ فِي خَيْرٍ إِلَى أَنْ يَبْلُغُوا این‌ها در خیر هستند، یعنی راه آن‌ها خیر است تا آنجایی که به این حد برسند، یعنی حد معرفة این است، این‌ها همه در سیر و خط و صراط هستند تا به آن کمال برسند، قَالَ جَابِرٌ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ بَعْدَ ذَلِكَ شَيْ‏ءٌ يُقَصِّرُهُمْ آیا غیر از این چیزی هست که آن‌ها نسبت به آن مقصر باشند، قَالَ ع نَعَمْ بله یک چیزی هست، اما مطلب از جهت معرفة امام تمام شد، یک چیزی است که باید آن ضمیمه شود.

معلوم شد که معرفة تا کجا است، حالا مردم چقدر معرفة دارند، لذا مستضعفین، مقصرین. شما الآن همه می‌شنوید که ائمه در زمان مرگ همه افراد حاضر می‌شوند، این الآن روی چه قاعده‌ای حاضر می‌شوند؟ الآن در آن واحد یک میلیون نفر شیعه دارند می‌میرند، یا مثلاً غیر شیعه که می‌میرند و این برای آن‌ها عذاب می‌شود، چطور امام الآن هم در این قبر است و هم در آن قبر؟ در کنار این محتضر است و هم در کنار آن محتضر؟ چون آن واحد می‌توانند همه جا باشند، وقتی به آن معرفة رسیدید این را درک می‌کنید، لحظه واحده در شرق و غرب.

در مورد نماز که می‌فرمایند اگر نماز اول وقت بخوانید پشت سر امام زمان خوانده‌اید به این معنا است که شما اگر نماز اول وقت خواندید شما تابع امام زمان هستید، امام زمان اول وقت نماز می‌خواند شما هم اول وقت نماز خواندید، ممکن است الآن امام زمان مکه باشند وقت ایشان آن است، ما اینجا هستیم و وقت ما این است، ما که نمی‌توانیم به آن وقت نماز بخوانیم، اما وقتی اول وقت بخوانیم امام را در اول وقت خواندن تبعیت کردیم.


[1]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏26، ص15، باب 14 نادر في معرفتهم صلوات الله عليهم بالنورانية و فيه ذكر جمل من فضائلهم ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی − 7 = 2