بسم الله الرحمن الرحیم
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
بدون حمایت الهی ما نه حریف نفس هستیم و نه حریف شیطان. در این ناملایمات و دامهایی که سرراه بندگی خدا برای ما نصب شده، فقط با عنایت الهی و پناه بردن به خدا میشود از این دامهاگذشت. انسانهایی که با خدا ارتباط ندارند و اهل دعا و مناجات نیستند، آنهایی که شب و روز در خانه خدا را نمیزنند، بدانند که گرفتار دامها خواهند شد. انسانی هم که گرفتارشود، خسرانش قطعی است. دردعاها، مناجاتهایی و زیاراتی که وارد شده این جملات هست که خدایا اعمال ما را برای خود قرار بده تا خالص باشد.
عوام که کمتر مورد توجه دیگران هستند خالصتر از ما عمل میکنند که تمام اعمالمان زیرعینک مردم است؛ گاهی تعریف میکنند و گاهی تمجید و اینها است که برای انسان ناخالصی میآورد. چه بسا اینها دامهایی باشد برای انسان و خود انسان توجه ندارد. بزرگی مرحوم شد. قرار بود به خواب دامادش بیاید. بعد از یکسال به خوابش آمد. عرض کرد: شما قرار بود به خواب من بیایید یکسال طول کشید گفت: در محضر حق قرار گرفتم و گرفتار بودم.
چون هر انسانی که میمیرد او را به محضر الهی میبرند، هرچند که همه جا محضر الهی است. گرچه در اینجا انسان باور نمیکند که در محضر خدا است. اما، آنجا خودرا در محضر الهی میبیند.
میگوید در محضر الهی قرار گرفتم:
بنده ما برای ما چه کار کردی؟
عمری را چنین و چنان کردم، تحصیل علم کردم و کتاب نوشتم.
کتابها و تحصیل علمت که برای ما نبود، اسم خودت را آنجا مینوشتی. دیگر چه کردی؟
نماز جماعت میخواندم. مردم به من اقتدا میکردند.
آنهم که برای ما نبود، برای اینکه وقتی جمعیت زیاد میآمد خوشحال میشدی، نمیآمد گرفته خاطر میشدی. کسی به تو اقتدا میکرد خوشحال میشدی، اقتدا نمیکرد ناراحت میشدی. خدا میفرماید: بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصيرَة[1]؛ بههرحال انسان به نفس خود آگاه است. کسی از مرحوم آقای بروجردی تعریف کرد، ایشان ناراحت شد و فرمود: أَخْلِصِ الْعَمَلَ فَإِنَ النَّاقِدَ بَصِير[2]؛ آنکه اجرعمل میدهد خدا است. او میداند نیت ما چیست لذا باید در اعمال دقت کرد. در درس و بحث، رفت وآمد و حب و بغضمان، هوای نفس نباشد. سنگ کسی را با هوای نفس به سینه نزنیم. یکی را با هوای نفس طرد نکنیم هرکس را برای خدا بخواهیم و برای خدا نخواهیم؛ میشود خالص خالص. نماز اگر برای خدا است، جماعت بخوانیم و اگر برای خدا نیست نخوانیم بهتر است. منبرهایمان برای خدا باشد و هرکاری میکنیم اول ببینیم خدا در کارمان هست یا نه. عمل خالص خیلی کم شده اما، خیلی ارزش دارد.
عمل خالص دارای آثار و برکاتی است:
- عمل خالص نشانه قوت ایمان انسان به خدا و ارتباط انسان با خدا است. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: عَلَى قَدْرِ قُوَّةِ الدِّينِ يَكُونُ خُلُوصُ النِّيَّة[3] ؛ ملاک ضعف و قوت دین، عمل خالص و ناخالص است. آنکه دینش قوی و معرفت توجهش به خدا کاملاست، اعمالش خالص است. ناخالصیها از ضعف ایمان است. و انسان دیندار خدا را مؤثر میداند و غیر خدا مؤثر نیست. آنکه برای توجه مردم منبر میرود و چنان سخن میگوید که مردم خوششان بیاید خدا را نشناخته و مردم را مؤثر میداند؛ مردم کمکش کنند، دستش را بگیرند، گره کارها را بازکنند و خلاصه همه چیز را از غیر خدا میبیند لذا کارها را بهگونهای تنظیم میکند که مردم را از خود راضی کند نه خدا را و این میشود ناخالص. عَلَى قَدْرِ قُوَّةِ الدِّينِ يَكُونُ خُلُوصُ النِّيَّة ؛ حال ببینیم دینهایمان قوی هست یا نه یعنی خدا را مؤثر میدانیم یا نه. اگر خدا بخواهد عزت دهد هیچکس نمیتواند دخالت کند. اگر چنین توکلی به خدا داشته باشیم، خدا را ملجاء بدانیم، تکیهگاه و امیدمان خدا باشد (چون همه امور دست خداست) و اگر یک دهم این توجهات به خدا باشد، مشکلات حل میشود. نوع کارها رنگ غیرخدایی دارد. عَلَى قَدْرِ قُوَّةِ الدِّينِ؛ یعنی همه امور را در دست خدا بدانیم. اگرخدا بخواهد چنان گرهها را باز میکند که تصور نمیکنید.
إنّ العبد يدبّر و اللَّه يقدّر[4] آنچه که مقدر است خداوند به احسن وجه جور میکند. زمین و آنچه مقدراست به احسن وجه جور میکند. تا به این حد نرسیم خلوص نمیآید باید به این واقعیت برسیم که خود را به خدا واگذار کنیم. من نمیدانم چه چیز برای من خوب است و چه چیز بد. کدام راه خوب است و کدام بد، نمیتوانم تشخیص مصلحت و مضرات خود را بدهم. خدایا من بنده تو هستم و اطمینان دارم که مرا دوست داری چون مرا خلق کردی و اگر دوستم نداشتی که این همه نعمت به من نمیدادی. در همه ذرات و سلولهای وجود من لطف تو است. کجاست که نشانه لطف و محبت تو نباشد؟!
خدایا! حالا که اینطور است پس دست گدایی را به سوی تو دراز میکنم و اشک عبودیت و بندگی را نزد تو ميریزم که دستم را بگیری و مرا به خود وانگذاری. من مصلحت خود را نمیدانم. عاجزم و اشتباه میکنم. جاهل و نادانم، تو خود کمکم کن.
انسان درِ خانه خدا گدایی کند؛ چرا که خدا بنده گدا را دوست دارد. هرقدر گدایی بیشتر باشد و ذلیلانه گدایی کند عنایت خدا را بیشتر درک میکند که خودِ این نفسِ گدایی عنایت است و خدا دوست دارد که بنده درِ خانه خودش گدایی کند؛ فقیرِ درِ خانه خدا باشد و غنیِ درِ خانه غیر. غنی از خلق شود و فقیر در خانه خدا باشد. خدا اینرا میخواهد. هرقدر انسان این در را بیشتر بکوبد، بهتر در رحمت به روی او باز میشود همه امور دنیوی حل نمیشود اما، خدا در اثر این گدایی چنان آرامشی به او میدهد که اگر بلاها، غمها و مشقتها به سوی او بیابد مثل کوه ایستاده و عشقش به خدا بیشتر میشود.
حضرت فرمود: أَصْلُ الْإِخْلَاصِ الْيَأْسُ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاس [5] ؛ اصل اخلاص این است که از آنچه در دست مردم است، مأیوس باشد. دل به غیر خدا دادن ناخالصی است. بله ممکن است اینها اسباب باشند و گاهی نیاز است به اینها توجه داشت اما، به عنوان اسباب نه به عنوان اصل. حتی خود ائمه(ع) واسطه فیض هستند. از ائمه بخواهیم. (امام رضا! شما نزد خدا احترام دارید. در دعاها و زیارتها هست، قسمشان بدهیم به آن مقامات و عزتی که دارند حاجتمان را از خدا بخواهند؛ این درست است)
- خلوص، قطعنظر از اینکه آثار اخروی دارد، عبادات انسان را مورد قبول الهی قرار میدهد. آن اجرهای بیحساب الهی در مقابل عبادات است و آثاری هم دارد که از جمله آثارِ خلوص از امام صادق(ع) است که فرمود: إِنَ الْمُؤْمِنَ لَيَخْشَعُ لَهُ كُلُ شَيْءٍ وَ يَهَابُهُ كُلُّ شَيْء إِنَ الْمُؤْمِنَ لَيَخْشَعُ لَهُ كُلُ شَيْءٍ وَ يَهَابُهُ كُلُّ شَيْءٍ ثُمَّ قَالَ إِذَا كَانَ مُخْلِصاً لِلَّهِ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ كُلَّ شَيْءٍ حَتَّى هَوَامَّ الْأَرْضِ وَ سِبَاعَهَا وَ طَيْرَ السَّمَاءِ [6] ؛ انسان مؤمنی که خالص باشد. در مقابل او هرکسی خشوع و خضوع میکنند و هر چیزی از او میترسد. إِذَا كَانَ مُخْلِصاً لِلَّهِ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ كُلَّ شَيْءٍ ؛ اگر انسان بنده خالص شد، خدا همه چیز را از او میترساند.
امام راحل یک بنده خالص الهی بود. امام به عنوان امام معصوم نبود بلکه یک بنده خالص، یک انسان الهی و مؤمن به معنای واقعی بود. اعمالش خالصانه بود و برای خدا کار میکرد. قدرتها از او میترسیدند. إِذَا كَانَ مُخْلِصاً لِلَّهِ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ كُلَّ شَيْءٍ حَتَّى هَوَامَّ الْأَرْضِ وَ سِبَاعَهَا وَ طَيْرَ السَّمَاءِ.
اگر مؤمن خالص شد، پرندگان درندگان از او میترسند. این یکی از آثار و برکات اعمال انسان خالص مؤمن است که خداوند عظمتی به انسان مرحمت میکند که دیگران از او یک چنین ترسی را پیدا میکنند.
- خلوص در همه شئون زندگی انسان برکاتی دارد، فرمود: من أخلص لله تعالى في العمل و إن لم ينو ظهرت آثار بركته عليه و على عقبه إلى يوم القيامة [7]؛ کسیکه عملی را برای خدا خالصانه انجام میدهد؛ خداوند آثار و برکت این عمل خالص را بر او و نسلش تا قیامت قرار میدهد و ظاهر میکند. شخصی عمل خالصی را انجام میدهد و میبینید نسل او در اثر عمل خالصانه او و لو فاصله داشته باشد بر آنها قرار میدهد پس ظهور برکات بر خودش و بر اهلش هم از آثار عمل خالص است.
- یکی از آثار عمل خالص این است که اگر عمل کم هم باشد، خدا قبول میکند أخلص قلبك يكفيك القليل من العمل [8] یک ریال به فقیر میدهی دیگران میلیونها و میلیاردها میدهند اما، خدا از شما قبول میکند و از آنها قبول نمیکند. این اثر عمل خالص است که عمل خالص مورد قبول الهی است.
- یکی از آثار عمل خالص، عدم اغواء شیطان است چرا که شیطان قسم خورد که قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعين- إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصين[9]
- یکی دیگر از آثار خلوص، زهد است. انسانی که عمل خالص انجام میدهد، زاهد است.
[1].سوره قيامت،آيه 14
[2]. الإختصاص، النص، ص341، بعض وصايا لقمان الحكيم لابنه ع …..
[3]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص93، خلوص النية …..
[4]. التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص144، و التحقيق …..
[5]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص398، الفصل التاسع في اليأس عما في أيدي الناس …..
[6]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج67، ص248، باب 54 الإخلاص و معنى قربه تعالى …..
[7]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج62، ص90، باب 3 الظبي و سائر الوحوش …..
.[8] شرح الكافي- الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج8، ص384، الحديث السادس …..
[9]. سوره ص، آیات 83-82
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته