سلسله مباحث درس اخلاق حضرت آیت الله هاشمی علیا(حفظه الله) با موضوع شرح رساله حقوق امام سجاد(علیه السلام)

سلسله مباحث درس اخلاق حضرت آیت الله هاشمی علیا(حفظه الله) با موضوع شرح رساله حقوق امام سجاد(علیه السلام)

تیر 14, 1399

بازدیدها : 273

اخبار, متفرقه

بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین

فَأَمَّا حَقُ‏ اللَّهِ‏ الْأَكْبَرُ فَإِنَّكَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِإِخْلَاصٍ جَعَلَ لَكَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ يَكْفِيَكَ أَمْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ يَحْفَظَ لَكَ مَا تُحِبُّ مِنْهَا[1]

کلام درباره حق‌الله بود که اساس همه‌حقوق است و اگر انسان بتواند به‌معنای واقعی حق‌الله را ادا کند به‌طور قطع تمام حقوق را ادا کرده چراكه همه حقوق را خدا قرار داده است.

حق خدا این است که انسان مطیع الهی باشد؛ آنچه خداوند فرمان داده است انجام دهد و مطلوب الهی را فعلاً و ترکاً رعایت کند آن هم با نیت که اساس و روح همه اعمال انسان است.

امام(ع) در دعای ‌مکارم ‌الاخلاق ‌می‌فرمایند: خدایا نیت‌ مرا در کارهایم به عالی‌ترین و بهترین نیت‌ها مبدل کند توفیق دهد که در کارهایم نیتم الهی باشد، آن‌هم به بهترین نیت‌ها؛ بهترینش هم این است که انسان جز خدا نظری نداشته باشد. نیت گاه بد است، گاه خوب وگاهی خوب‌تر؛ نیت بد این است که انسان در کارها نیتش خدایی نباشد بلكه شیطانی و هوای نفس باشد، ارزش همه اعمال به نيات است. اگرچه ظاهر اعمال بهترین باشد؛ اما اگر نیت بد همراه  شود، همان عمل را فاسق می‌کند.

یک‌ نیت حسن داریم که بعضی می‌گویند این نوع نیت هم درست نیست؛ ولی این نوع هم درست است. از آیات قرآن استفاده می‌شود که این نيت اگرچه نتایج ندارد، شرک هم نیست و مانعی ندارد اين نوع نيت نیکو است، نیکوتر نیست و آن این است که انسان در نیتش قصد بهشت کند. گرچه ‌رفتن به بهشت هم خود از خواست‌های نفسانی است اما چون نسبت به آن عالَم است و در قرآن هم آمده مانعی ندارد که انسان برای بهشت وعالم آخرت کار کند. اما این نوع نیت، نیت تجار است.

بهتر است که انسان نیتش بهشت هم نباشد بلكه قصدش رضوان و اطاعت و فرمان الهی باشد؛ این احسن است. که اگر انسان این نوع نیت را داشته باشد، بهترین اعمال را نیت قرار می‌دهد.

في جَلَدِ رجُلٍ و نَشاطِهِ لَمّا قالَ أصحابُهُ فيهِ : لَو كانَ هذا في سَبيلِ اللّه ِ! ـ : إن كانَ خَرَجَ يَسعى على وُلدِهِ صِغارا فهُو في سَبيلِ اللّه ِ، و إن كانَ خَرَجَ يَسعى على أبوَينِ شَيخَينِ كَبيرَينِ فهُو في سَبيلِ اللّه ِ ، و إن كانَ خَرَجَ يَسعى على نَفسِهِ يُعِفُّها فهُو في سبيلِ اللّه ِ ، و إن كانَ خَرَجَ يَسعى رِياءً و مُفاخَرَةً فهُو في سَبيلِ الشَّيطانِ [2] مردی از پیامبر (ص) عبورکرد اصحاب دیدند در کارهایش خیلی زرنگ و فعال و جدی است قالَ أصحابُهُ فيهِ: لَو كانَ هذا في سَبيلِ اللّه ای کاش این جدیت و نشاط برای خدا و در راه خدا بود. پیامبر(ص) فرمود: إن كانَ خَرَجَ يَسعى على وُلدِهِ صِغارا فهُو في سَبيلِ اللّه اگر بچه کوچکی دارد و برای خانواده کار می‌کند، همین جدیت در راه خدا است. و إن كانَ خَرَجَ يَسعى على أبوَينِ شَيخَينِ كَبيرَينِ فهُو في سَبيلِ اللّه ِ  اگر پدر و مادر پیری دارد و برای کمک به آن‌ها می‌کند، و إن كانَ خَرَجَ يَسعى على نَفسِهِ يُعِفُّها فهُو في سبيلِ اللّه ِ اگربرای‌خودش‌عائله‌اش سعي مي‌كندتا آن‌ها را تأمین کند (و دستش پیش کسی دراز نشود وآبرویش حفظ شود، و إن كانَ خَرَجَ يَسعى على نَفسِهِ يُعِفُّها فهُو في سبيلِ اللّه ِ  آدم برای دنیا کار کند تا آخرت را تأمین کند همان فی‌سبیل‌الله است، نيت است که عمل را نیکو می‌کند و بالعکس. و إن كانَ خَرَجَ يَسعى رِياءً و مُفاخَرَةً اگر برای فخر فروشی باشد، « فهُو في سَبيلِ الشَّيطانِ است. نیت‌ها است که عمل را خدایی می‌کند یا شیطانی؛پيامبرمي‌خواهد بفرمايد آنچه ارزش دارد نيت انسان است.

هرچه در نیت و اخلاص حرف بزنیم جا دارد چون نوعاً کارهای ما همراه با ناخالصی است ‌لذا انسان ‌همواره باید در این آیات و روایات دقت کند و در کارهایش قصدش را الهی نماید.

عن الصادق(ع): أَنَّهُ‏ قَالَ‏ لِعَبَّادِ بْنِ‏ كَثِيرٍ الْبَصْرِيِ‏ فِي‏ الْمَسْجِدِ وَيْلَكَ يَا عَبَّادُ إِيَّاكَ وَ الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِغَيْرِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى مَنْ عَمِلَ لَهُ. [3] کسی‌که برای‌ خدا کار نکند و برای دیگری کار کند، خدا او را به همان غیر واگذار می‌کند و اجرش را هم باید از همان غیر بگیرد.

پیامبر(ص): إِنَ‏ الْمُرَائِيَ‏ يُدْعَى‏ يَوْمَ‏ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ‏ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَه [4]

إِنَ‏ الْمُرَائِيَ‏ يُدْعَى‏ يَوْمَ‏ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ انسان در قیامت به چهار اسم ریا کار خوانده می‌شود يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ زحمت کشیدی درس‌ خواندی؛ اما در کارهایت ‌اخلاص ‌نبود؛ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ عملت نابود شد و اجرت این خسران است. و انسان زیان می‌برد نوعاً ما بیشتر از ديگران به ریاکاری مبتلاهستیم کسی که مزیتی برای خود احساس کند شیطان بیشتر سربه سر او می‌گذارد. یک فرد معمولی یک کارگر ساده ممکن است برای خدا کار می‌کند این در قیامت از خیلی‌ها جلوتر است .

وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ درآنجا با اعمال قبول خلاصی وجود دارد شرط قبولی اعمال خالص بودن است. معنای خالص کار کردن این نیست که شهریه نگیریم حقوق نگیریم بلکه برای خدا باشد فَالْتَمِسْ‏ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَه ببینید برای چه کسی کار می کنید اجرت را از همان فرد بخواه .

پیامبر(ص) فرمودند: إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ‏ الشِّرْكُ‏ الْأَصْغَرُ قَالُوا وَ مَا الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الرِّيَاءُ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِذَا جَازَى الْعِبَادَ بِأَعْمَالِهِمْ اذْهَبُوا إِلَى الَّذِينَ كُنْتُمْ تُرَاءُونَ فِي الدُّنْيَا فَانْظُرُوا هَلْ تَجِدُونَ عِنْدَهُمُ الْجَزَاء[5]

إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ‏ الشِّرْكُ‏ الْأَصْغَرُ بدترین چیزی که بر شما می‌ترسم شرک اصغر است قَالُوا وَ مَا الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ يَا رَسُولَ اللَّهِ شرک اصغر چیست؟ شرک خفی حضرت فرمود: قَالَ الرِّيَاءُ ریا کاری يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِذَا جَازَى الْعِبَادَ بِأَعْمَالِهِمْ وقتی خدا مردم را به اعمالشان جزا می‌دهد قیامت به این آدم ریاکار که شرک خفی دارد می‌فرماید: اذْهَبُوا إِلَى الَّذِينَ كُنْتُمْ تُرَاءُونَ فِي الدُّنْيَا بروید نزد همانهایی که کارها را برای آنها انجام می‌دادید اجرتان را ازآن‌ها بگیرید هَلْ تَجِدُونَ عِنْدَهُمُ الْجَزَاء آیا آن‌ها می‌توانند به شما اجر و ثواب دهند، می‌توانند نجاتتان دهند و دستتان را بگیرند.

چه کسانی می‌توانند انسان را کمک کنند که قلب سلیم دارند. سلیم از غیرخدا، کسانی‌که همه همّشان خدا است و مردم را در امور، کاره‌ای نمی‌دانند و اعمال را برای خدا انجام می‌دهند. البته حقیقت اخلاص این است که انسان نظر به مردم نداشته باشد برای خوش‌آمد آن‌ها کار نکند. نه با تشویق آن‌ها رونق به کارش بدهد نه با تکذیبشان از رونق کارش کم کند.

پیامبر(ص): إِنَ‏ لِكُلِ‏ حَقٍ‏ حَقِيقَةً وَ مَا بَلَغَ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِخْلَاصِ حَتَّى لَا يُحِبَّ أَنْ يُحْمَدَ عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْ عَمَلٍ لِلَّهِ.[6] هرحقی‌یک واقعیت وحقیقتی دارد وَ مَا بَلَغَ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِخْلَاصِ انسان به حقیقت اخلاص نمی‌رسد حَتَّى لَا يُحِبَّ أَنْ يُحْمَدَ عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْ عَمَلٍ لِلَّهِ دوست ندارد که مردم از او تعریف کنند. به این حقیقت رسیدن بسیار مشکل است.

امیرالمؤمنین(ع): إِذَا زُكِّيَ‏ أَحَدٌ مِنْهُمْ‏ خَافَ‏ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا عْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا

تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُون وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُونَ فَمِنْ عَلَامَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ وَ حَزْماً فِي لِينٍ وَ إِيمَاناً فِي يَقِينٍ وَ حِرْصاً فِي عِلْمٍ وَ عِلْماً فِي حِلْمٍ وَ قَصْداً فِي غِنًى وَ خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ وَ تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ وَ طَلَباً فِي حَلَالٍ وَ نَشَاطاً فِي هُدًى وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ يَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَلٍ يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّكْرُ يَبِيتُ حَذِراً وَ يُصْبِحُ فَرِحاً حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَة[7]

إِذَا زُكِّيَ‏ أَحَدٌ مِنْهُمْ‏ خَافَ‏ مِمَّا يُقَالُ لَهُ در صفات متقین فرمودند: متقین آن‌هایی هستند که وقتی کسی ازآن‌ها تعریف می‌کند، بین خود و خدا خائف می‌شوند و از تعریف مردم می‌ترسند وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ [8] وازخدا می‌خواهد که مرا بهتر از آنچه که این‌ها در مورد من می‌گویند قرار بده.

حضرت فرمودند: اگر در دستت گردو است همه مردم بگویند لؤلوئی است این عقیده تو را عوض نمی‌کند و اگر در دستت لؤلؤ باشد همه بگویند گردو است، حرف مردم در تو اثر ندارد. اگر انسان بداند که برای چه ‌کسی می‌کند خدا نیتش را می‌داند و آن‌که باید دستش را بگیرد و اجر می‌دهد خدا است، بگذار همه بد بگویند و بالعکس آن هم هست؛ هیچ‌چیز در دست ندارد و همه کارهایش خراب است اما همه تعریف می‌کنند، چه اثری دارد؟ حقیقت اخلاص این است که حَتَّى لَا يُحِبَ‏ أَنْ‏ يُحْمَدَ عَلَى‏ شَيْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِ اللَّه‏[9] .

امام صادق(ع): الْعَمَلُ‏ الْخَالِصُ‏ الَّذِي‏ لَا تُرِيدُ أَنْ‏ يَحْمَدَكَ‏ عَلَيْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَل[10] عمل خالص این است که اراده نداشته باشی أن یحمدک علیه احد کارنمی‌کنی که احدی ازتوتعریف کند. إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَل فقط خدا کافی است، حتی انتظار تعریف هم نباشد. هم ‌اینکه انسان بداند که خدا نیتش را می‌داند و می‌داند که آینده چه می‌شود.

زراره از امام باقر(ع) نقل می‌کند: سَأَلْتُهُ‏ عَنِ‏ الرَّجُلِ‏ يَعْمَلُ‏ الشَّيْ‏ءَ مِنَ‏ الْخَيْرِ فَيَرَاهُ إِنْسَانٌ فَيَسُرُّهُ ذَلِكَ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُحِبُّ أَنْ يَظْهَرَ لَهُ فِي النَّاسِ الْخَيْرُ إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ.[11] سوال کردند از شخصی که کار خیری انجام می‌دهد فَيَرَاهُ إِنْسَانٌ فَيَسُرُّهُ ذَلِكَ  کسی او را می‌بیند وتعریف می‌کند. این از حضرت سئوال کرد من چه کنم آدم یک کاری می‌کند دیگران از او تعریف می‌کنند این تقصیرما نیست که او تعریف می‌کند؟ حضرت فرمود: فَقَالَ لَا بَأْسَ عیبی ندارد تو برای خدا کار کن بگذار او تعریف کند مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُحِبُّ هیچ کسی‌نیست إلا اینکه دوست دارد أَنْ يَظْهَرَ لَهُ فِي النَّاسِ الْخَيْرُ خوبی‌هایش ظاهر شود إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ [12] نه اینکه کار را انجام دهد برای دیگران آنچه مهم است این است که عمل برای خدا باشد در بعضی روایات داریم که اگر شما برای خدا کار کردید بر عهده خدا است که کار را آشکار کند خدا خود می‌داند کجا بلندت کند اما اگر برای غیر خدا کار کردی بالأخره نیتت آشکار می‌شود. آنچه که مهم است این است که سعی کنیم کار را برای خدا انجام دهیم نیت‌هایمان خدایی باشد تا از اعمالمان نتیجه بگیریم.

علماء بزرگی در زمان شیخ‌طوسی در مورد کتاب نهایه شیخ سخن داشتند و بالأخره به این نتیجه رسیدند که کتاب نهایه بدون عیب نیست تصمیم گرفتند به نجف بروند و سه‌روز روزه بگیرند و به آقا امیرالمؤمنین علی(ع) متوسل شوند و در مورد نهایه سئوال کنند (در آن‌زمان که این‌قدر کتاب نبود و نهایه هم موردتوجه بود) عده‌ای از آنها به نجف رفتند سه روز روزه گرفتند شب جمعه متوسل به آقاشدند و هرکدام خواب دیدند که حضرت فرمود: نهایه بهترین کتاب است، شک نکنید و به آن عمل کنید از کتاب‌های دیگر شما را مستغنی می‌کند زیرا نویسنده او در نوشتن این کتاب اخلاص داشته این خواب را می‌بینند فردا هم دیگر را که دیدند گفتند هرکدام خوابی دیدیم پس تصمیم گرفتند خواب‌ها را جداجدا بنویسند تا تفاوت آن‌ها را استخراج کنند بعد که آن‌ها نوشتند دیدند که همه یکسان خواب دیده‌اند از آنجا نزد شیخ رفتند قبل از اینکه ماجرا را بگویند شیخ فرمود که قبول نکردید و رفتید نزد حضرت و حضرت به شما فرمود لذا نقل می‌کنند که درآن عصر تا80 سال فقها اجتهاد نداشتند و فتوای نهایه را عمل می‌کردند.

عمل خالص به انسان ارزش می‌دهد شما نگاه کنید کتاب‌هایی که ما در دست ‌داریم چقدر بابرکت هستند، چرا كه با اخلاص انجام شده‌اند، هر مقدار اعمال انسان خالص‌تر باشد آثار و برکاتش برخود فرد و حتی نسلش مؤثر خواهد بود سعی کنیم اعمالمان را خدایی کنیم و برای خدا کار کنیم برای خدا درس بخوانیم مباحثه کنیم. اهل مناجات باشیم یکدیگر را دوست داشته باشیم در طریق علم و عمل دست یکدیگر را بگیریم کارهای الهی انجام دهیم تا عمرمان بابرکت و آباد باشد.

در دعای کمیل و سایر ادعیه داریم که خدایا! عمرم را آباد کن؛ آبادی عمر این است که انسان هم خود بندگی‌ کند و هم دیگران را در مسیر بندگی قرار دهد. کارها که شیطانی شد می‌شود خرابی عمر انسان. هرکاری می‌کنید ببینید چه‌ اندازه رضای الهی درآن هست؟ باید تمرین و سعی کنیم ‌و بگوییم خدا می‌داند کافی است، خدا دست بنده مخلص را می‌گیرد. امام سجاد(ع) فرمود: که در این موقع که انسان اعمالش خدایی شده ببینید خدا چه‌ها می‌کند.


[1]. تحف العقول، النص، ص256، رسالته ع المعروفة برسالة الحقوق

[2]. الترغیب و الترهیب، ج3، ص63

[3]. الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏2، ص293، باب الرياء ….. 

[4]. مجموعة ورام، ج‏2، ص109، الجزء الثاني

[5]. مجموعة ورام، ج‏1، ص187، بيان ذم الرياء …..

[6]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏69، ص304، باب 116 الرياء …..

[7]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص304، و من خطبة له ع يصف فيها المتقين ….. 

[8]. نهج البلاغة، ص 304

[9]. روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط – القديمة)، ج‏2، ص414، مجلس في ذكر معرفة القلب …..

[10]. الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏2، ص16، باب الإخلاص ….

[11]. الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏2، ص297، باب الرياء …..

[12]. الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏2، ص297، باب الرياء …..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی − 4 = 1