جلسه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
آنچه بر طلبه و روحانی لازم و واجب است، فضائل اخلاقی است. اگر اعلم علماء دهر هم شود؛ امارعایت فضائل اخلاقی را نکند، چه برای خانواده و بستگان و چه بیرون از خانواده و در اجتماع، نه تنها مفید نیست بلکه مضر هم خواهد بود. لذا بزرگان ما از ابتدا حوزهها را به سمت بحثها و درسهای اخلاقی سوق میدادند و موعظه میکردند. امروز نیاز به مواعظ، نصایح و بحثهای اخلاقی از هر روز بیشتراست و الآن همه بهدنبال تحصیل علم هستند؛ چه علم حوزوی و چه علمهای دیگر و حتی آنهايي که درحوزهها هستند، خیلی در مقام تحصیل اخلاق نیستند.
به هر حال اولین حق، حقالله است. امام در حق الله اینطور میفرمایند:
فَأَمَّا حَقُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ فَإِنَّكَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِإِخْلَاصٍ جَعَلَ لَكَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ يَكْفِيَكَ أَمْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ يَحْفَظَ لَكَ مَا تُحِبُّ مِنْهَا[1]
حق خدای متعال که از همه حقوق بالاتراست بلکه همه حقوق تحتالشعاع حقالله هستند. حق پدر، مادر، معلم و نظایر ذلک که خدا جعل نموده، لازم کرده خداوند فرموده است. ما برای اطاعت خدا باید به پیامبراکرم(ص)، ائمه(ع)، به مؤمنین، بستگان، پدر و مادر و امثالذلک حقمان را ادا کنیم؛ فرمان الهی است پس حق الله از همه مهمتراست و برای همین است که حضرت، اول حقالله را مطرح کردند.
اگر انسان در مقامی باشد که حقالله را ادا کند، بقیه حقوق را هم ادا خواهد کرد؛ یعنی شما هر حقی را که بعد از حق خدا است ادا نکنید در واقع حق خدا را ادا نکردید. براي مثال اگرحق پدر، مادر یا یک مؤمنی را ادا نکردی، با فرمان خدا مخالفت کردی. اگرانسان بخواهد حق الهی را ادا کند، باید تمام اموری را که خدا به ذمه او جعل نموده، ادا کند. فَأَمَّا حَقُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ فَإِنَّكَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً. اولین حق خدا بندگی خداست؛ فَإِنَّكَ تَعْبُدُهُ در قرآن مجید سجده استعمال شده، تذلل، اظهار ذلت و خواری است؛ یعنی بنده باید در برابر پروردگار متعال، اظهار ذلت و خواری کند و این اظهار ذلت و توجه به خدا در همه موجودات عالم وجود دارد یعنی همه عالم در واقع عبودیت را دارند. إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْدا [2] تمام موجودات که در عالم هستی همه عبد هستند و همه عبودیت و اظهار بندگی و خضوع در برابر پروردگار دارند؛ چه آنها که در آسمانها هستند و چه آنها که در زمین هستند. وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدان [3] ستاره و درخت سجده میکنند.
راغب در مفردات بیان میکند: الْعُبُودِيَّةُ: إظهار التّذلّل [4] عبودیت اظهار تذلل و خواری در مقابل مولاست. چرا عبادت از عبودیت رساتراست؟ چون عبادت (نماز، ركوع، سجود) غایت تذلل است. منتهایی که انسان میتواند اظهار عبودیت و بندگی کند این است که خود را به سجده بیندازد و مواضع خود را به خاک بمالد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ أَنَّ زِنْدِيقاً قَالَ لَهُ أَ فَيَصْلُحُ السُّجُودُ لِغَيْرِ اللَّهِ قَالَ لَا قَالَ فَكَيْفَ أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ- فَقَالَ إِنَّ مَنْ سَجَدَ بِأَمْرِ اللَّهِ فَقَدْ سَجَدَ لِلَّهِ فَكَانَ سُجُودُهُ لِلَّهِ إِذَا كَانَ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ.[5] ازامام صادق(ع) سئوال شد: آیا سجده برای غیر خداوند جایز است؟ قَالَ لَا قَالَ حضرت فرمود: نه سجده برای غیر خدا جایز نیست سئوال شد: فَكَيْفَ أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ چگونه خداوند امر کرد ملائکه را که برای آدم سجده کنند: فَقَالَ إِنَّ مَنْ سَجَدَ بِأَمْرِ اللَّهِ فَقَدْ سَجَدَ لِلَّهِ کسیکه سجده کند به امرالهی خدا راسجده کرده خدا به ملائکه امر کرد سجده کنید به آدم در واقع سجده به آدم سجده برای خدا بود. فَقَالَ إِنَّ مَنْ سَجَدَ بِأَمْرِ اللَّهِ فَقَدْ سَجَدَ لِلَّهِ برای خدا سجده کرده إِذَا كَانَ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ سجود ملائکه به امر خدا بود؛ یعنی اظهار تذلل بود؛ یعنی مطیع بودن دربست، خود را تحت فرمان مولا قرار دادن بود. این سجده نیست شیطان که سجده نکرد، تمرد کرد اظهار بزرگی کرد. اینها اطاعت کردند بنابراین فَكَانَ سُجُودُهُ لِلَّهِ إِذَا كَانَ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ چون اطاعت امر کردند اطاعت امرصحیح است.
تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْض وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُورا [6] آسمان و زمین تسبیح خدا میکنند وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ در این عالم هستی هیچچیزی نیست مگر اینکه تمام موجودات عالم هستی در حال تسبیح خدای متعال هستند. وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ [7] موج دریا، رعد آسمان و برگ درخت که حرکت میکند، تسبیح خدا میکند. تمام این حیوانات تسبیح دارند. در سوره حج آیه18: ميخوانيم كه شما زبان آن حیوانات را نمیفهمید. گوش ما شنوا نیست و خیلی از مسائل در عالم هستی را درک نمیکنیم. أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُ وَ كَثيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاء [8] همه دارند خدا را سجده میکنند وَ كَثيرٌ مِنَ النَّاسِ بسیاری از مردم هم دارند خدا را سجده میکنند وَ كَثيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ اینجا سجده و تذلل در مقابل خداوند عبودیت است.
دونوع تسبيح داريم:
- یکی تسبیح تکوینی است که همه موجودات عالم آنرا دارند؛ حتی انسان کافر هم دارد. قلب همه مردم میزند و کار میکند. اعضای بدن انسان کار خود را میکند. مؤمن باشد، کافر باشد، معاند باشد يا غیر معاند؛ این تسبیح تکوینی اعضا است. یعنی انسان از جهت تکوینی با سایر موجودات عالم فرقی ندارد. آنها خدا را تکویناً تسبیح میکنند ما هم تسبیح میکنیم. فرق انسان با حیوانات و موجودات دیگر در این است که ما انسانها یک تسبیح زبانی(لسانی) هم داریم. برخي معتقدند که آنها فقط تکویناً دارند اما آنها هم زبان قال دارند و همانطور که زبان حال آنهاتسبیح است. تکویناً زبان قال هم دارند. اصلاً اگر فقط زبان حال باشد لاتفقهون معنا ندارد؛ حضرتسلیمان با حیوانات حرف ميزد. همه این سروصداهايي که حیوانات میکنند در واقع باهم حرف میزنند، ما متوجه نميشويم.
پس تکویناً همه موجودات تسبیح دارند ما هم داریم غیرتکوینی هم همینطور است، ملاصدرا میگوید: إن الموجودات کلها عاقلة تمام موجودات عالم عاقل هستند وتعقل دارند.موجودات بهرب وآفریننده خود توجه دارند. و تعرف مبدءها مبدء خود را که آنها را خلق کرده میشناسند و تسمع کلامه کلام مبدء خود را میشنوند و تنتزل الأمر اين موجودات امر مبدء و خالق خود را امتثال میکنند. خداوند به هرموجودی حرکت داد تا در مسیر آن حرکت به نصاب تکامل خود برسد. هر موجودی یک نصاب تکاملی دارد؛ این درخت میخواهد خود را برساند به آنجا که برای انسان سایه بدهد. حیوان رشد میکند و میخواهد خود را برساند بهجايي که غذای یک انسان شود. انسان هم باید دراین مسیرتکامل باشد؛ اما امتیازی که انسان دارد اختیاراست. این اختیار حرکت در عالم ماده و دنیا است وگرنه قبل از دنیا حرکتش تکوینی است که همه موجودات دارند و انسان ميتواند در پرتو این حرکت به کمال برسد. جنین در رحم حرکت میکند تا بهحدی برسد که بتواند از آن عالم به این عالم قدم گذارد. حالا كه به این عالم منتقل شد امتیازی (اختيار) انسان دارد تا در اثرآن راه سعادت را خود انتخاب کند. سپس ملاصدرا میگوید: و ليس هذا ببعيد خیلی بعید نیست. عقل نفی نمیکند که موجودات با خدا سخن بگویند و ظاهر النص يثبت بلکه ظاهر نص و قرآن تسبیح موجودات را تثبیت میکند و إن من شیء إلا يسبح بحمده ولکن لا تفقهون همه عالم دارند اظهار کوچکی میکنند. انسانها بایدآن تسبیح اضافی را داشته باشند بعضی متمرد هستند و نتیجه تمردشانهم عذاب است.
بعضی ازبزرگان این جمله را دارند كه خدا دو کتاب دارد:
1. یکي کتاب الهی لسان مقال است کتب آسمانی مانند قرآن و لسان.
2. دوم لسانحال استعالم لسان حال دارد، منتها شرافت انسان سرمایه تسبیح اختیاری و تذلل و بندگی انسان است. خدا آنها را خلق کرده که تکویناً به آنجا برسند. برای انسان هم هست؛ اما انسان کمالاتی دارد که فوق همه کمالات موجودات است تمام کمالات باید برای انسان باشد تا انسان تکامل خود را پیدا کند. لذا امام(ع) میفرماید: فَأَمَّا حَقُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ فَإِنَّكَ تَعْبُدُهُ حق خدای اکبر این است که انسان او را عبادت کند. این عبادتي است كه اضافه بر عبادت تکوینیداریم يعني قلب ما، وجود ما بهسوی کمالش حرکت میکند باید یک عبادت شرعیه و تذلل اختیاری همه داشته باشیم و این کمال انسان است.
لَا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً تنها بندگی خدا را بکنید بند کس دیگری نشوید. خیلی مهم است الان نوع مردم حتی اعمال عبادیشان همراه شرک است. عمل خالص خیلی کم است. اگر فرض کنید حوزه هیچ امکاناتی نداشته باشد و مردم طلبهها را نپذیرند در اجتماع جایی نداشته باشد مذمت کنند آیا حاضرید برای خدا درس بخوانید؟ برای امامزمان تحصیل کنید؟ گاهی انسان نماز جماعتش را درسش را با یک غیر الهی مخلوط میکند و آن نیت خالص تبدیل به شرک میشود. منتها شرک جلی و آشکار نداریم.
این جمله حضرت امام سجاد خیلی مهم است و اساس کار ما است. همه این جمله امام را اساس و برنامه خود قرار دهند، ضرر نخواهند کرد؛ اما اگر این را مسیر راه نکنید، امید چشم روشنی نداشته باشید ولو خوب درس بخوانید.
عبادت کن خدا را لَا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِإِخْلَاصٍ اگر در مقام بندگی و تذلل خدا قرار گرفتی آن هم با اخلاص و شرک خفی نداشتی همه توجهت به خدا بود، به آقا بیعت دادی که میخواهی نوکری کنی، حال زندگیت بچرخد یا نه، توهین بکنند یا نکنند احترام بگذارند یا نه. با امام و خدا عهد کنیم که همه چیزمان را در مسیر بندگی قرار دهیم، اگر اینطور شد مشمول جملات بعدی امام خواهیم شد.
فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِإِخْلَاصٍ وقتی با اخلاص بندگی کردی و تذلل نمودی، جَعَلَ لَكَ عَلَى نَفْسِهِ خدا چیزهایی را به عهده خود گرفته بر خودش واجب کرده یعنی وعده داده و تعهد کرده و خدا به وعدهای که داده عمل میکند؛ اما انسانها چرا به وعده خود عمل نمیکنیم؟! چون نمیدانیم و جاهل هستیم؛ اما برای خدا مانعی نیست و همه وعدههای خدا قطعی است اما، وعیدهایش نه ممکن است جهنم نبرد و ببخشد. لَكَ یعنی به نفعت عَلَى نَفْسِهِ یعنی به ضرر، این علی یعنی تعهدی که خدا به خودش گرفته. حالا خدا چه چیز را بر خودش تعهد گرفته انشاءالله اگر عمری بود هفته آینده بیان خواهیم کرد.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[1]. تحف العقول، النص، ص256، رسالته ع المعروفة برسالة الحقوق
[2]. سوره مريم، آيه 93
[3]. سوره الرحمن، آيه 6
[4]. مفردات ألفاظ القرآن، ص542، عبد …..
[5]. وسائل الشيعة، ج6، ص387، باب عدم جواز السجود لغير الله و أحكام سجود التلاوة و سجدة الشكر …..
[6]. .سوره اسراء، آيه 44
[7]. سوره نحل، آیه 49
[8]. سوره حج، آيه18