بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و العاقبة لأهل التقوی و الیقین و الصلواة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین حبیب إله العالمین أباالقاسم محمد.
در بین ائمه بعد از امیرالمومنین امام حسن مجتبی از همه مظلومتر است، شاید بتوان گفت که از امیرالمومنین هم مظلومتر است.
محمد بن مسلم عن ابیجعفر قال (و اللّه الّذي صنعه الحسن بن على عليهما السلام) و هو الصلح مع معاوية مع عدم رضاء أصحابه حتى خاطبوه بالمنكر من القول (كانت خيرا لهذه الامة مما طلعت عليه الشمس) اذ به كانت نجاتهم من القتل و الاستيصال و بقاء دين الحق و نسل الهاشميين و العلويين و الشيعة فى الاعقاب ثم أكد ذلك مع الاشارة الى ذم الامة بأن الامام اذا أمر بترك القتال طلبوه و اذا أمر بالقتال كرهوه (بقوله و اللّه لقد نزلت هذه الآية أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ) عن القتال مع الاعداء (وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ) اشتغلوا بهما و بغيرهما من الطاعات و الظاهر أن جواب القسم محذوف أى نزلت هذه الآية فى الحث على طاعة الامام بقرينة السياق و لدلالة قوله (انما هى طاعة الامام) عليه السلام و الامام و هو من يقتدى به يشمل الرسول و اولى الامر من بعده (و طلبوا القتال) مع الامر بكفهم عنه (فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ مع الحسين عليه السلام قالوا رَبَّنا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ … نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أرادوا تأخير ذلك الى القائم عليه السلام) قالوا ذلك كراهة للموت و خوفا من الاعداء و حبا للبقاء اما باللسان أو فى انفسهم فلامهم اللّه.[1] امام باقر(علیه السلام) قسم یاد کرد به خدا که آنچه امام مجتبی انجام داد در مورد صلح با معاویه با اینکه اصحاب به صلح راضی نبودند تا جایی که اصحاب به حضرت توهین کردند، امام باقر فرمود که قسم به خدا آن کاری که حضرت انجام داد، حرفی که زده بودند، کار امام حسن كانت خيرا لهذه الامة مما طلعت عليه الشمس از آنچه که خورشید بر آن میتابد و برای امت مفید است، مفیدتر بود، چرا؟ زیرا نجات مردم از کشته شدن و مستئصل شدن و بقاء دین حق و نسل الهاشميين و العلويين و الشيعة فى الاعقاب کار امام حسن نجات داد اینها را، یعنی اگر امام با معاویه جنگ میکرد همه را از بین میبرد و نسل شیعه را جمع میکرد، جریان به امام حسین هم نمیرسید، کار امام حسن پایه کار امام حسین بود، اگر امام حسن صلح نمیکرد معاویه امام حسین را هم از بین میبرد، امام باقر فرمود نسل الهاشميين و العلويين یعنی ائمه را از بین میبرد، و الشيعة فى الاعقاب شیعه و اعقاب شیعه را هم از بین میبرد، ثم أكد ذلك مع الاشارة الى ذم الامة بعد امام باقر آن امت و آنهایی که به امام حسن توهین کردند مذمت کرد، بأن الامام اذا أمر بترك القتال طلبوه وقتی که امام امر میکند به ترک قتال و طلب میکنند از او قتال را کراهت دارند، یعنی کلام امام را نمیپذیرند، امام آنها را امر به قتال میکند یا نهی از قتال میکند اعتراض میکنند، بأن الامام اذا أمر بترك القتال طلبوه امام امر به ترک قتال میکند آنها طلب میکنند قتال را، از آن طرف و اذا أمر بالقتال كرهوه امام امر به قتال میکند آنها کراهت دارند، خلاصه مخالف امام هستند، چه امر کند و چه نهی کند و اللّه لقد نزلت هذه الآية أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ امام باقر قسم یاد کرد که این آیه نازل شده است، این آیه در مورد پیامبر و اصحاب ایشان است، پیامبر میفرمود به جهاد برویم میگفتند فعلا گرم است، فلان است، أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ یعنی دست بردارید از قتال وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ اقامه کنید نماز را و زکات بدهید، جواب قسم محذوف است، یعنی این آیه نازل شده در مورد طاعت بر پیامبر و امام، باید پیامبر و امام را اطاعت کرد، پیامبر هم صلح کرد اعتراض کردند، اینجا هم که امام حسن صلح کرد اعتراض کردند، این آیه که در مورد پیامبر نازل شد در مورد امام هم هست، أى نزلت هذه الآية فى الحث على طاعة الامام این درباره طاعت امام است، یعنی اگر امام گفت که دست از جنگ بردارید و بروید خودسازی کنید، خود را آماده کنید برای بعد، بروید ارتباط خود را با خدا قوی کنید، که این قوی کردن ارتباط با خدا به او چیزی است یکی با نماز است، که بهترین ارتباط است، دوم ارتباط با مومنین است، و الامام و هو من يقتدى به امام اقتدا میشود، این آیه هم رسول را میگوید هم امام را چون پیامبر هم رسول است و هم امام، و امام بعد از پیامبراکرو ائمه معصومین هستند، پیامبر و امام طلب کردند که جنگ را ترک کنید، اما عکس این هم هست، فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ وقتی که دستور میدهند که قتال کنید گفتند قالوا رَبَّنا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتالَ چرا قتال را بر ما واجب کردی الآن که وقت قتال نیست، لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ چرا این قتال را به یک اجل قریب تاخیر نمیاندازی، بعضی اقوال این است که از پیامبر شنیده بودند که امام زمان تشریف میآورند قتال ایشان قتال اصلی است، گفتند اجل قریب آن است، ما دیگر قتال نکنیم و واگذار کنیم به امام زمان، نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ آن وقت از رسول تبعیت میکنیم، اینگونه به امام و پیامبر جواب میدهند، این تاخیر قیام تا ظهور حضرت، امام باقر میفرماید این آیه درباره پیامبر نازل شده اما در مورد امام حسن هم هست، امام آمد و فرمود قتال نکنید گفتند چرا؟ امام حسین آمد اعلام قتال کرد، باید با امام همراه شوند، وقتی که امام به سمت قتال میروند همه باید همراه شوند، آنجا نرفتند، امام باقر میفرماید این خلاف است.
در اینجا مطالب و روایات دیگری هست، امام حسن با معاویه کلام گفت با شرایطی، هر شرطی که امام مطرح کرد او قبول کرد، شرایط امام بقدری لطیف بود ولی معاویه آن را درک نکرد، که پایه و اساس حکومت او را امام با آن شرایط از بین برد، یعنی اگر امام جنگ میکرد همه به شهادت میرسیدند اما با این صلح کاری کرد که تا قیامت معرفی کرد معاویه و ابوسفیان را، ببینید امام چه شرایطی کرد.
امام فرمود من با تو بیعت میکنم به شرط اینکه من را معاف کنی از اینکه به تو امیرالمومنین بگویم، معاویه این را نفهمید، اگر امام به او میگفت امیرالمومنین، یعنی او امیرمومنان است، اگر امیرمومنان باشد باید امام اطاعت میکرد و اگر اطاعت نمیکرد تخلف کرده بود، یعنی تو امیرمومنان نیستی، حکومت تو ظالمانه و غاصبانه است.
امام فرمود مرا در مقام شهادت قرار نده، شیعیان امیرالمومنین را تعقیب نکن، چون معاویه دنبال شیعیان میگشت و هر کس را که پیدا میکرد نابود میکرد، تعهد گرفت که با شیعه امیرالمومنین کاری نداشته باشد، جدا نکند و اذیت و آزار نکند اولاد کسانی را که در روز جمل همراه امیرالمومنین بودند و کشته شدند، و اولاد کسانی که با امیرالمومنین در صفین بودند اذیت نکند و به هر کدام از اینها هزار هزار درهم بدهد، و معاویه همه را قبول کرد، چون بناء او بر این بود که به شرایط عمل نکند، و همین عمل نکردن او را به همه معرفی کرد.
لَمَّا صَالَحَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع مُعَاوِيَةَ بْنَ أَبِي سُفْيَانَ دَخَلَ عَلَيْهِ النَّاسُ فَلَامَهُ بَعْضُهُمْ عَلَى بَيْعَتِهِ فَقَالَ الْحَسَنُ ع وَيْحَكُمْ مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ وَ اللَّهِ الَّذِي عَمِلْتُ خَيْرٌ لِشِيعَتِي مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنِّي إِمَامُكُمْ وَ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَيْكُمْ وَ أَحَدُ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ بِنَصٍّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَيَّ قَالُوا بَلَى قَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ الْخَضِرَ لَمَّا خَرَقَ السَّفِينَةَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ كَانَ ذَلِكَ سَخَطاً لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ع إِذْ خَفِيَ عَلَيْهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ وَ كَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ حِكْمَةً وَ صَوَاباً أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَاكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِي صُورَةِ شَابٍّ ابْنِ دُونِ الْأَرْبَعِينَ سَنَةً ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.[2] بعضی از اصحاب وارد شدندو امام را ملامت کردند، امام اول جنگ کرد، اما هر کسی را به عنوان فرمانده قرار میداد معاویه او را با پول میخرید و امام را تنها گذاشتند، این طور بود که امام صلح کرد، بعضی از اصحاب بر امام وارد شدند و امام را به جهت صلحی که کرده بودند ملامت کردند، امام فرمود وای بر شما اصلاً میدانید من چه کردم، گفتم کاری که امام کرد یک کار ویژهای بود که خود معاویه هم نفهمید که دارد ضربه میخورد، چون شرایطی که امام گذاشت با آن میخواست حکومت معاویه را به جهان معرفی کند، و با آن شرایط معرفی کرد، امام فرمود میدانید من چه کردم به خدا قسم آنچه که من انجام دادم از آنچه که خورشید بر آن طلوع و غروب میکند خیر بیشتری دارد، امام در اینجا چند نظیر از آیات قرآن میآورد، أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنِّي إِمَامُكُمْ شما نمیدانید که من امام شما هستم وَ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَيْكُمْ و اطاعت من بر شما واجب است، وَ أَحَدُ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ بِنَصٍّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَيَّ نص پیامبر بر شما این بود که من سید شباب اهل الجنه هستم، قَالُوا بَلَى قَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ الْخَضِرَ شما نمیدانید که خضر چند کار انجام داد، کارهای خضر هر دو مورد غضب موسی شد و موسی به خضر اعتراض کرد، لَمَّا خَرَقَ السَّفِينَةَ وقتی سفینه را سوراخ کرد وَ أَقَامَ الْجِدَارَ و رفت در جایی از آن ها پذیرایی نکردند و نان ندادند و دیوار خرابی را درست کردند، وَ قَتَلَ الْغُلَامَ و یک جوانی را هم کشت، كَانَ ذَلِكَ سَخَطاً لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ع الا علمتم که این سه کار حضرت خضر باعث سخط خضر شد، چرا موسی غضب کرد؟ إِذْ خَفِيَ عَلَيْهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ چون حکمت کارهای خضر را موسی نمیدانست، ظاهر کار خضر قبیح بود اما هر کاری قبیح نیست، باید حکمت کار را دیدید، وَ كَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ حِكْمَةً وَ صَوَاباً این یک مطلب، اما مطلب دوم أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ آیا شما نمیدانید که هر کدام از ما ائمه تعهد داریم که با طاغوت زمان خود کنار بیاییم، بناء ما بر این است، أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ هر کدام از ما باید با طاغوت زمان خود صلح و بیعت کنیم، این را نمیدانید، یعنی باید با آنها بسازیم، وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ عنقه اشاره به لوحی دارد که آمد و اینکه باید با طاغوت زمان بسازند إِلَّا الْقَائِمُ مگر امام زمان الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع امام زمانی که حضرت عیسی به او اقتدا میکند، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خداوند حضرت عیسی را بالا برد و ایشان را نگهداشت تا قیام امام زمان که کنار ایشان باشد، برای اینکه بنیاسرائیل و یهودیها و عیسویها، حضرت عیسی را ببینند و کلمات ایشان را بشنوند و کتاب آنها را بخواند، اینها باعث میشود که همه اینها ایمان بیاورند، لذا خداوند عیسی را از مریم به وجود آورد و ولادت او را مخفی کرد و شخص او را غائب کرد برای اینکه حضرت عیسی اگر بود باید با طاغوت زمان کنار میآمد، يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ مثل خود امام زمان که غائب هستند حضرت عیسی هم غائب هستند، ذَاكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ او نهمین فرزند از نسل برادرم حسین است، ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ و فرزند بهترین کنیران است، يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِي صُورَةِ شَابٍّ به صورت جوان ظهور میکند، خدا قسمت ما کند که ایشان را ببینیم ابْنِ دُونِ الْأَرْبَعِينَ سَنَةً زیر چهل سال، ذَلِكَ لِيُعْلَمَ دانسته شود أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
زید بن وهب میگوید لَمَّا طُعِنَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع بِالْمَدَائِنِ أَتَيْتُهُ وَ هُوَ مُتَوَجِّعٌ فَقُلْتُ مَا تَرَى يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَإِنَّ النَّاسَ مُتَحَيِّرُونَ فَقَالَ أَرَى وَ اللَّهِ مُعَاوِيَةَ خَيْراً لِي مِنْ هَؤُلَاءِ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ لِي شِيعَةً ابْتَغَوْا قَتْلِي وَ انْتَهَبُوا ثَقَلِي وَ أَخَذُوا مَالِي وَ اللَّهِ لَأَنْ آخُذَ مِنْ مُعَاوِيَةَ عَهْداً أَحْقُنُ بِهِ دَمِي وَ آمَنُ بِهِ فِي أَهْلِي خَيْرٌ مِنْ أَنْ يَقْتُلُونِي فَتَضِيعَ أَهْلُ بَيْتِي وَ أَهْلِي وَ اللَّهِ لَوْ قَاتَلْتُ مُعَاوِيَةَ لَأَخَذُوا بِعُنُقِي حَتَّى يَدْفَعُونِي إِلَيْهِ سِلْماً فَوَ اللَّهِ لَأَنْ أُسَالِمَهُ وَ أَنَا عَزِيزٌ خَيْرٌ مِنْ أَنْ يَقْتُلَنِي وَ أَنَا أَسِيرُهُ أَوْ يَمُنَّ عَلَيَّ فَتَكُونَ سُبَّةً عَلَى بَنِي هَاشِمٍ إِلَى آخِرِ الدَّهْرِ وَ مُعَاوِيَةُ لَا يَزَالُ يَمُنُّ بِهَا وَ عَقِبُهُ عَلَى الْحَيِّ مِنَّا وَ الْمَيِّتِ قَالَ قُلْتُ تَتْرُكُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ شِيعَتَكَ كَالْغَنَمِ لَيْسَ لَهُمْ رَاعٍ قَالَ وَ مَا أَصْنَعُ يَا أَخَا جُهَيْنَةَ إِنِّي وَ اللَّهِ أَعْلَمُ بِأَمْرٍ قَدْ أُدِّيَ بِهِ إِلَيَّ عَنْ ثِقَاتِهِ- أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ لِي ذَاتَ يَوْمٍ وَ قَدْ رَآنِي فَرِحاً يَا حَسَنُ أَ تَفْرَحُ كَيْفَ بِكَ إِذَا رَأَيْتَ أَبَاكَ قَتِيلًا أَمْ كَيْفَ بِكَ إِذَا وُلِّيَ هَذَا الْأَمْرَ بَنُو أُمَيَّةَ وَ أَمِيرُهَا الرَّحْبُ الْبُلْعُومِ الْوَاسِعُ الْأَعْفَاجِ يَأْكُلُ وَ لَا يَشْبَعُ يَمُوتُ وَ لَيْسَ لَهُ فِي السَّمَاءِ نَاصِرٌ وَ لَا فِي الْأَرْضِ عَاذِرٌ ثُمَّ يَسْتَوْلِي عَلَى غَرْبِهَا وَ شَرْقِهَا تَدِينُ لَهُ الْعِبَادُ وَ يَطُولُ مُلْكُهُ يَسْتَنُّ بِسُنَنِ الْبِدَعِ وَ الضَّلَالِ وَ يُمِيتُ الْحَقَّ وَ سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ ص يَقْسِمُ الْمَالَ فِي أَهْلِ وَلَايَتِهِ وَ يَمْنَعُهُ مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِهِ وَ يَذِلُّ فِي مُلْكِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَقْوَى فِي سُلْطَانِهِ الْفَاسِقُ وَ يَجْعَلُ الْمَالَ بَيْنَ أَنْصَارِهِ دُوَلًا وَ يَتَّخِذُ عِبَادَ اللَّهِ خَوَلًا وَ يَدْرُسُ فِي سُلْطَانِهِ الْحَقُّ وَ يَظْهَرُ الْبَاطِلُ وَ يُلْعَنُ الصَّالِحُونَ وَ يُقْتَلُ مَنْ نَاوَاهُ عَلَى الْحَقِّ وَ يَدِينُ مَنْ وَالاهُ عَلَى الْبَاطِلِ فَكَذَلِكَ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ كَلَبٍ مِنَ الدَّهْرِ وَ جَهْلٍ مِنَ النَّاسِ يُؤَيِّدُهُ اللَّهُ بِمَلَائِكَتِهِ وَ يَعْصِمُ أَنْصَارَهُ وَ يَنْصُرُهُ بِآيَاتِهِ وَ يُظْهِرُهُ عَلَىالْأَرْضِ حَتَّى يَدِينُوا طَوْعاً وَ كَرْهاً يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً وَ بُرْهَاناً يَدِينُ لَهُ عَرْضُ الْبِلَادِ وَ طُولُهَا حَتَّى لَا يَبْقَى كَافِرٌ إِلَّا آمَنَ وَ لَا طَالِحٌ إِلَّا صَلَحَ وَ تَصْطَلِحُ فِي مُلْكِهِ السِّبَاعُ وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ نَبْتَهَا وَ تُنْزِلُ السَّمَاءُ بَرَكَتَهَا وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ يَمْلِكُ مَا بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ أَرْبَعِينَ عَاماً فَطُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ أَيَّامَهُ وَ سَمِعَ كَلَامَه.[3]
معاویه چندین بار به امام حسن سم داده بود که
ایشان را به شهادت برساند، یک عدهای را هم زمین و درهم و دینار داد تا حضرت را
شهید کنند، اینکه به ران حضرت شمشیر زدند و حضرت به سوی مدائن رفت و حضرت را
معالجه کردند، زید بن وهب در اینجا میگوید که امام حسن را شمشیر زدند و من نزد
حضرت رفتم، حضرت درد میکشید، گفتم شما را چه شده یا ابن رسول الله که مردم متحیر
هستند، یعنی حضرت از مردم دست برداشت، امام فرمود أَرَى وَ اللَّهِ مُعَاوِيَةَ خَيْراً لِي مِنْ
هَؤُلَاءِ
میبینم معاویه بهتر است از این اصحاب، امیرالمومنین اصحابی داشت که کنار حضرت میایستادند،
و اصحاب امام حسن اینگونه بودند، لذا گفتند از امیرالمومنین هم مظلومتر است، يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ لِي شِيعَةً این اصحاب من خیال میکنند
که شیعه من هستند اما ابْتَغَوْا
قَتْلِي
اینها طلب میکنند که مرا بکشند، وَ انْتَهَبُوا ثَقَلِي وَ أَخَذُوا مَالِي وَ اللَّهِ لَأَنْ آخُذَ مِنْ
مُعَاوِيَةَ
قسم به خدا اگر از معاویه عهد بگیرم، یعنی با او صلح کنم، اولاً خون خود را حفظ
کردم، اهل خود را هم در امنیت قرار دادم، این بهتر از این است که من را بکشند و
اهل بیت من ضایع شوند، قسم به خدا اگر با معاویه جنگ کنم همین اصحاب من گردن من را
میگیرند و به معاویه تسلیم میکنند، قسم به خدا اگر با او مسالمت کنم فَوَ اللَّهِ لَأَنْ أُسَالِمَهُ وَ أَنَا
عَزِيزٌ
عزت داشته باشم خَيْرٌ مِنْ
أَنْ يَقْتُلَنِي وَ أَنَا أَسِيرُهُ بهتر از این است که من را بکشند و اسیر آنها شوند
یا منت بر من بگذارند و من را آزاد کنند، و اگر منت گذارند و من را آزاد کنند فَتَكُونَ سُبَّةً عَلَى بَنِي هَاشِمٍ این برای ما آر میشود إِلَى آخِرِ الدَّهْرِ و این ننگ تا آخر برای بنیهاشم
میماند و معاویه و نسل معاویه تا آخر منت میگذارند بر زنده و مرده ما، حال کدام
بهتر است؟ اینکه من جنگی کنم که ننتیجه آن این است یا صلح کنم شیعیان فلان باشند،
بنابراین صلح امام حسن ار بهترین شاهکارهای امام در بین ائمه است، که بقاء ائمه،
بقاء عاشورا، امام زمان و آنچه را که خدا میخواهد در مورد امام زمان، اینکه شیعه
ساخته شوند و اصحاب امام رشد کنند، همه اینها برکات صلح امام حسن است، اگر امام
جنگ میکرد اساس اینها برداشته میشد و برخلاف رضای خدا بود، پس امام مطابق رضای
خدا عمل کرده و توهین زیادی کشید، ده سال امیرالمومنین را لعن کردند و ایشان سکوت
کردند و صبر کردند، و این ناراحتیهای روحی حضرت برای حضرت خیلی اذیت کننده بود،
اینکه ببیند به امیرالمومنین توهین میکنند و حضرت مجبور است سکوت کند.
[1 ]. شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج12، ص440، الذي صنعه الحسن بن علي عليهما السلام خير للامة.
[2]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج44، ص19، باب 18 العلة التي من أجلها صالح الحسن بن علي صلوات الله عليه معاوية بن أبي سفيان و داهنه و لم يجاهده و فيه رسالة محمد بن بحر الشيباني رحمه الله
[3]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج44، ص20، باب 18 العلة التي من أجلها صالح الحسن بن علي صلوات الله عليه معاوية بن أبي سفيان و داهنه و لم يجاهده و فيه رسالة محمد بن بحر الشيباني رحمه الله
https://www.instagram.com/p/CUrhvwdIFdq/?utm_medium=share_sheet
آدرس کانال ایتا
https://eitaa.com/ayatolahhashemiolya
آدرس کانال تلگرام