بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و العاقبة لأهل التقوی و الیقین و الصلواة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین حبیب إله العالمین أباالقاسم محمد.
در موضوع اخلاق و خودسازی
اما اخلاق، اخلاق جمع خُلُق است، خُلق هم میگویند، راغب در مورد اخلاق میگوید الْخَلْقُ و الْخُلْقُ في الأصل واحد. لكن خصّ الْخَلْقُ بالهيئات و الأشكال و الصّور المدركة بالبصر، و خصّ الْخُلْقُ بالقوى و السّجايا المدركة بالبصيرة،[1] خُلق یا خَلق، هر دو در واقع و اصل به یک معنا هستند، لکن هر کدام در یک مورد استفاده میشود، میگوید خصّ الْخَلْقُ بالهيئات و الأشكال و الصّور المدركة بالبصر، الآن صورت من را شما میبینید این صورت ظاهری را خَلق میگویند، هیئت و صوری است که با چشم درک میشود، میگوییم خَلق الله، یعنی مردمی که میبینیم، خُلق که به ضم است، و خصّ الْخُلْقُ بالقوى و السّجايا المدركة بالبصيرة اخلاق خوب یک انسان را که با چشم نمیتوان دید، فضائل اخلاقی یک کسی را که با چشم باطن میشود دید، چشم ظاهر، ظاهر را میبیند، اما فضایل اخلاقی با این چشم ظاهر معلوم نمیشود، به آن خُلق میگویند، پس مکارم الاخلاق یعنی مکارمی که از خلق انسان است، از فضائل اخلاقی و نفسانی انسان است، که این دعا درباره او است.
حالا در خُلق بحث است که آیا این غریزهای است از جنس خِلقت، آدم میتواند خُلق را عوض کند یا نه، بعضی میگویند که این از جنس غریزه است و نمیشود آن را عوض کرد، اخلاق را نمیشود تغییر داد، غریزه او این است، کسی که از اول سخی است، بخیل است، اینگونه آفریده شدهاند.
بعضی قائل هستند که میشود اخلاق را تغییر داد، و حق هم همین است، البته انسانها در غرائز و صفات با هم مختلف هستند، بعضی ذات بهتری دارند، خوبیها را زودتر قبول میکنند، بعضی دیرتر قبول میکنند، بعضی حدوسط هستند، اما آن چیزی که مسلم است این است که همه انسانها قابلیت تغییر خود را دارند، چطور قائل شویم که قابلیت تغییر ندارند! و حال آنکه حیوان هم قابلیت تغییر دارد، الآن حیوانات را تربیت میکنندوقتی حیوان با تربیت قابل تغییر باشد انسان قابل نیست! اگر انسان قابل تربیت نباشد، من نتوانم رزیله اخلاقی خود را به فضیلت اخلاقی تغییر دهم، رسل و انبیاء برای چه آمدند؟ امر و نهی الهی برای چه آمده؟ وعده و وعید به بهشت و جهنم برای چیست؟ پس تمام اینها به قابلیت رشد و تربیت انسان بستگی دارد، خدا انسان را به فطرت و طینت سالم آفریده، اما بالقوة است، یعنی خداوند انسان را طوری آفریده که قاببلیت هر دو طریق را داشته باشد، اصلاً کمال انسان هم از هم اینجا است، إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُورا.[2] ما شما را هدایت کردیم، راه را به شما معرفی کردیم، صلاح و فساد را به شما گفتیم، خیر و شر را به شما معرفی کردیم، راه سعادت و شقاوت را به شما معرفی کردیم، نبی باطن که همان عقل است را به شما دادیم، عقل خارج، انبیاء فرستادیم تا صراط مستقیم و غیر مستقیم را به شما معرفی کنند، این وظیفه الهی است، شأن الهی است، اما به انسان قدرت و قابلیت داده که مراحل کمال را طی کند، همان طور که قدرت دارد به اختیار خود مراحل نقص را طی کند، این انسان است که قابلیت دارد، مثل یک حبه خرما یا گندم که میشود آن را به دست یک انسان عاقل بدهند و او آن را در یک زمین مناسب با تمام شرایط قراردهد به او رسیدگی کند و بشود یک نخل عالی که خرمای شیرین بدهد، یا همین انسان این حبه را از بین ببرد و نابود کند، این انسان است که میتواند قلب خود را به مقامی برساند که بشود قلب سالم، و قلب مزکی، پاک و طاهر، تزکیه شده که قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها.[3] قلب آنها از رزائل اخلاقی پاک و منزه است، به فضائل اخلاقی مزین است، فلاح و رستگاری برای اینها است، اینها هستند که در این تلاطم امواج عالم ماده خود را به ساحل نجات برسانند.
از امیرالمومنین(علیه السلام) رَوِّضُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْأَخْلَاقِ الْحَسَنَة فَإِنَّ الْعَبْدَ الْمُسْلِمَ يَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلُقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ.[4] تمرین کنید، الآن همه میگویند ورزش کنید، ورزش برای چیست؟ من نمیگویم ورزش نکنید، ورزش برای سلامت بدن است، انسان برای سلامت بدن اینقدر تبلیغات و خرجها، اینقدر وقت بگذارد، اما برای سلامت قلب قدمی برندارد، این غفلت و جهالت نیست! امیرالمومنین میفرماید که رَوِّضُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْأَخْلَاقِ الْحَسَنَة خود را عادت بدهید، تمرین کنید، تمرین کنید دروغ نگویید، مرحوم آیت الله بروجردی این پیرمرد درس میداد، گاهی در درس عصبانی میشد، خب درس است دیگر، سؤال و جواب میشود، اشکال میکنند باید جواب بدهند، گاهی هم بعضی حریص در سؤال هستند و رها نمیکنند و سؤال پشت سر سؤال، گاهی سؤالها هم بیجهت است، در این مواقع میفرمود عمر من را ضایع نکنید، روزی ایشان نذر کرد اگر عصبانی شد یک سال روزه بگیرد، بالاخره یک روزی سر درس عصبانی شد یکی از طلبهها سؤال کردن را رها نمیکرد، اشکال میکرد، آقا عصبانی شد، این پیرمرد به جهت همین عصبانی شدن یک سال روزه گرفت. حال من عادت کردم به دروغ، خب نذر کنید یک ماه روزه بگیرید، اگر غیبت کردید یک ماه روزه بگیرید، تا جلوی این نفس را بگیرید، رَوِّضُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْأَخْلَاقِ الْحَسَنَة فَإِنَّ الْعَبْدَ الْمُسْلِمَ يَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلُقِهِ بنده مسلم به جهت اخلاق به مقامی میرسد که گویی شبها تا صبح عبادت کرده، روزهای عمر خود را روزه گرفته، این فرد نزد خدا چه درجه و مقامی دارد. انسانی که تمرین کند رزائل اخلاقی را از قلب خود دور کند، تا صبح نماز نمیخواند، فقط نماز واجب را میخواند، هر روز روزه نمیگیرد فقط ماه مبارک روزه میگیرد، اما چون در مقام تزکیه نفس است، در مقام دوری از رزائل اخلاقی است، در مقام تمرین و خود سازی است، امیرالمومنین میفرمایند که درجه این فرد درجه صائم و قائم است.
اینجا باید تمرین کرد، باید سرمایه گذاشت، باید جشنوارهها را اینجا برپا کرد و هدیه داد، شما ببینید پولها کجا خرج میشود، وقت صرف میشود، انسان کجا برود تا قلب او ساخته شود؟ کجا هستند آن انسانهایی که حرف دل میزنند و حرف آنها به دل مینشیند؟ رَوِّضُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْأَخْلَاقِ الْحَسَنَة.
خدایا به حق محمد و
آل محمد در مسیر بندگی و خود سازی توفیق به ما مرحمت بفرما.
[1]. مفردات ألفاظ القرآن، ص297، خلق
[2]. سوره انسان، آیه 3
[3]. سوره شمس، آیه 9
[4]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج10، ص99، باب 7 ما علمه صلوات الله عليه من أربعمائة باب مما يصلح للمسلم في دينه و دنياه